چکیده:
محمدامین شنقیطی از علمای سلفیِ وهابی است که کتابهای متعددی در زمینۀ اصول، تفسیر و... دارد. حیات علمی او به دو برهۀ زمانی قبل از حجاز و حجاز تقسیم میشود. زمانی که به حجاز آمد تحت تأثیر افکار ابنتیمیه قرار گرفت و به مسلک ظاهرگرایان پیوست. یکی از آرای وی در این مسلک، منع مجاز است. او مانندِ بقیۀ متفکران مکتب ابنتیمیه، منکر مجاز در لغت و قرآن میشود و معتقد است هر جایی که مدعیان مجاز، مجاز نامیدهاند اسلوبی از اسالیب زبان عربی و حقیقت است. او برای نفی مجاز، ادلۀ متعددی اقامه میکند که میتوان به برهان عقلی بهعنوان مهمترین دلیل در نفی مجاز اشاره کرد. در این دلیل، وی مجاز را به این سبب که نفی حقیقت است و از قرآن نمیتوان چیزی را نفی کرد، کنار گذاشته و در این استدلال از شکل دوم منطقی استفاده کرده است؛ اما در این استدلال نوعی مغالطۀ لفظی صورت گرفته است. حدّ وسط که نفی باشد در صغری و کبری عیناً تکرار نشده و دارای معنای متفاوتی است. علاوه بر این دلیل، ادلۀ دیگری مانندِ اینکه سلف و مفسران سلفی از مجاز استفاده نکردهاند و مجاز، سبب نفی بسیاری از صفات الهی میشود ذکر میکند که در جواب گفته میشود، اولاً: کاربرد مجاز در میان آنها بوده؛ اما اصطلاح آن وجود نداشته است. ثانیاً: مجاز، سبب نفی صفات نمیشود؛ درواقع کسانی که قائل به مجاز هستند، دو دسته صفات سلبی و ایجابی همراه با تنزیه را برای خداوند اثبات میکنند. شنقیطی در ظاهر، مجاز را نفی کرده است؛ ولی در هر جایی که مجاز، مؤید مذهبش باشد از آن استفاده میکند. در این موارد نام آن را تغییر داده و اسلوب عربی میگذارد.
Mohammad Amin al-Shinqiti is one of the Wahhabi Salafi scholars who has several books on Islamic principles, commentary, etc. His scientific life is divided into two periods, before going to Hejaz and after going to Hejaz. Since, when he went to Hejaz influenced by Ibn Taymiyyah's thoughts and joined the literalism school. One of his key beliefs is the prohibition of metaphor. Approving the Ibn Taymiyyah believes, he maintains that there is no metaphor in the Holy Quran. One of his reasons is that if we accept the metaphor in the Holy Quran, some verses in it, will be allegorical and this is not good for the words of God. But in this case, he has used from a kind of fallacy. His next reason for denying the metaphor is that the predecessors did not use it. This claim is also false; because we can see that they have used the metaphor but did not use its technical term. Finally, it seems that al-Shinqiti has used from the metaphor for his goals but changed its name