چکیده:
با توجه به این که قاطبه توافقات و تعاملات بین المللی، به دنبال مذاکرات محرمانه و پنهانِ پشت درهای بسته صورت می پذیرد، از این رو فهم پیچیدگی ها و ظرافت های روابط بین الملل بدون مطالعه دیپلماسی پنهان فهمی ناقص و ناتمام است. هدف اصلی این مقاله بررسی ماهیت و ابعاد اخلاقی، همکاری جویانه، اعتمادسنجی و پیامدسنجی دیپلماسی پنهان با نگاه به آینده آن در تنگنای محرمانگی-شفافیت و نقش سازمان های اطلاعاتی و امنیتی در این فرآیند است. در چنین بافتاری، سوال اصلی تحقیق این است که دیپلماسی پنهان چه ضرورت و جایگاهی در تأمین منافع امنیتی کشورها و اعتماد فیمابین با نقش آفرینی سازمان های اطلاعاتی و امنیتی دارد؟ سوالات فرعی این تحقیق نیز عبارتند از:1- چرا و درچه زمانی سران یک کشور ترجیح میدهند به جای استفاده از دیپلماسی عمومی، دیپلماسی پنهان را برگزینند؟ 2- چه زمانی یک رقیب دربرابر وسوسههای لو دادن اطلاعات مقاومت میکند؟ 3- تحت چه شرایطی دیپلماسی پنهان منجر به یک همکاری سودمند و موثر میشود حتی اگر این همکاری موقت بوده و طرفین به یکدیگر اعتماد کامل نداشته باشد؟
Due to the fact that international agreements and interactions take place following secret and secret negotiations behind closed doors, therefore understanding the complexities and subtleties of international relations without studying secret diplomacy is an incomplete and incomplete understanding. The main purpose of this article is to examine the nature and dimensions of ethical, cooperation seeking, trustworthiness and outcome measurement of covert diplomacy with a view to its future in the secrecy-transparency bottleneck and the role of intelligence and security organizations in this process. In such a context, the main question of the research is, what is the necessity and position of secret diplomacy in securing the security interests of countries and mutual trust with the role of intelligence and security organizations? The secondary questions of this research are: 1- Why and when do the leaders of a country prefer to choose secret diplomacy instead of using public diplomacy? 2- When does a competitor resist the temptation to leak information? 3- Under what conditions does covert diplomacy lead to a beneficial and effective cooperation, even if this cooperation is temporary and the parties do not fully trust each other?
خلاصه ماشینی:
با در نظر گرفتن مخاطرات و امتيازات ديپلماسي، اين سوال پيش ميآيد که چرا و در چه زمان ديپلماسي پنهان همکاري بين طرفين را تسهيل کرده و اعتماد را بين طرفين برقرار ميکند؟ تحت چه شرايطي ممکن است يکي از رقبا اطلاعات مربوط به مذاکرات پنهاني را منتشر کند؟ چرا ديپلماسي پنهان ميتواند تاثير مثبتي در ارتقاء همکاري بين رقبا داشته باشد و همچنين باعث جلب اعتماد بيشتر بين طرفين تحت شرايطي خاص شود؟ در اين جا اين موضوع مطرح ميشود که آيا رهبراني که در جستجوي يافتن راهکاري براي همکاري با يک رقيب يا حتي دشمن و مذاکره با آنها پشت درهاي بسته هستند، واقعا به رقيب خود اعتماد ميکنند؟ عليرغم نظريات معقول و قضاوت هاي منصفانه اي که در اين باره وجود دارد، به نظر ميرسد که رهبران کشورها درمورد اين که آيا رقيب شان به دنبال يک همکاري بلندمدت است يا به محض ايجاد مشکل ، تمام اطلاعات را لو خواهد داد، مطمئن 222 1Double-edged sword نيستند.
(٢٠١٧,Yarhi-Milo and Yin) به اين ترتيب ديپلماسي يکي از ابزارهاي مهم سياست خارجي در برقراري ارتباط و انجام مذاکرات جهت نيل به اهداف سياست خارجي و به مثابه ابزاري در جعبه ابزار منافع ملي است که بسته به موضوع مورد مذاکره ، طرف مذاکره ، زمان و شرايط مذاکره ميتواند به صورت آشکار و پنهان و يا ساير انواع ديپلماسي رسمي و يا عمومي اعمال شود.
(٣١ :٢٠١٣,Bjola and Kornprobst) شفافيت در پنهان کاري نشان دهنده رابطه اي است که ميان اقدامات محرمانه دولت ها براي حفظ 1check & balance System 238 2Open (Transparent) Secrecy امنيت ملي و ضرورت پاسخگويي شفاف و دموکراتيک توسط اين دولت ها برقرار ميشود.