خلاصه ماشینی:
"برنامهریزی و استراتژیک فعالیت3: برنامهریزی فعالیت که منجر به ایجاد استراتژی فعالیت میشود،عبارت از فرایندها تعیین محدوده فعالیتهای بخش است که ارضاءکننده نیازهای متنوع مصرفکنندگان بوده و تصمیمگیری در مورد اهداف بخشی در محدوده فعالیت،و اتخاذ سیاستهای مناسب برای دستیابی به این اهداف را امکانپذیر میسازد.
این سئوالات عبارتند از:اهداف و مقاصد شرکت ما چیست؟انتظار داریم که در چه محیطی فعالیت کنیم؟ما در چه کارهایی فعالیت میکنیم؟چه استراتژیهای دیگری را میتوانیم در آن کارها دنبال کنیم؟آیا فعالیتهای دیگری را ما میتوانیم داشته باشیم؟آیا ما باید از طریق دستاوردهایمان به آن فعالیت وارد شویم یا از طریق تحقیق؟بهترین ترکیب موجود و جدید فعالیت برای دستیابی به اهداف چیست؟هر یک از بخشها چه برنامهای بعهده دارند؟بودجه اجرائی هر بخش چگونه باید باشد؟ همکاری در میان اشخاص در سطح مدیریت شرکت با یک سطح گسترده آغاز میشود و سپس در چارچوب وسیعتری شکل میگیرد.
وقتی که مدیران بخشها،مشغول تهیه برنامه استراتژیک میباشند راهنماییهای لازم به آنها داده میشود زیرا این طرحها در بر گیرنده سیاستهای شرکت در مورد تخصیص منابع بخشها هستند در واقع یک شرح استراتژی برای کل شرکت میباشند.
هدف اصلی فرایند برنامهریزی رسمی،بررسی برنامههای در دست اجرا است،تا معلوم شود که آیا این برنامهها میتوانند اهداف خود را برآورده کنند یا خیر؟یا اگر برنامههای مؤثرتری تدوین شده باشد برنامههای موجود را اصلاح یا متوقف میکنند یا نه؟در عین حال،ممکن است برخی برنامههای«قدیمی»در حال پایان باشند و برای رسیدن به اهداف،نیاز به تصویب برنامههای جدید خواهد بود.
اما در مرحله آخر دوره دوم که پیشنهاد برنامههای بخشها به پایان رسیده است و برای تصویب به دفتر ریاست فرستاده شدهاند، دوره سوم مورد توجه خاص قرار میگیرد،آنگاه (اواسط سپتامبر در شرکت X )برای تخصیص منابع میتوان تصمیمگیری نمود و وقتی بودجه تفضیلی ارائه شد آن را تصویب نهایی کرد(در اواسط نوامبر)."