چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیشبینی خطرپذیری اعتیاد نوجوانان بر اساس تحمل پریشانی و تنظیم هیجان با نقش واسطهای طرحوارههای ناسازگار اولیه بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر که در شش ماهه نخست سال تحصیلی 96-97 در مدارس متوسطه دوره دوم شهر قم مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند که تعداد آنها 2150 نفر بود. از میان آنها 400 نفر با روش نمونهگیری خوشهای بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازهگیری شامل پرسشنامه مقیاس پذیرش اعتیاد وید و همکاران (1992)، پرسشنامه تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ (1994) بودند. سپس دادههای حاصل با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که تحمل پریشانی به صورت غیرمستقیم و از طریق طرحوارههای محدودیتهای مختل، دیگر جهتمندی و گوش به زنگی و بازداری به صورت غیر مستقیم توانست خطرپذیری اعتیاد را پیشبینی کند. همچنین تنظیم هیجان سازشیافته و سازشنیافته هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم و از طریق طرحوارههای محدودیتهای مختل، دیگر جهتمندی و گوش به زنگی و بازداری توانستند خطرپذیری اعتیاد را پیشبینی کنند (001/0p <). نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش میتوان گفت که متغیرهای تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و طرحوارههای ناسازگار اولیه میتوانند نقش مهمی در خطرپذیری اعتیاد نوجوانان داشته باشند و لزوم توجه به این متغیرهای مهم در برنامههای پیشگیری از اعتیاد باید مدنظر قرار گیرد
Aim: The aim of this study was to predict the adolescent addiction risk based on distress tolerance and emotion regulation with the mediating role of early maladaptive schemas. Methods: The method of the present study was descriptive-correlation of structural equations. The statistical population of the study consisted of all male adolescents who were studying in the secondary schools of Qom in the first six months of the 2018-19 academic year, which numbered 2150 people. Among them, 400 people were selected by cluster sampling as the research sample. Measurement tools included Addiction Acceptance Scale Weed et al (1992), Disturbance Tolerance Questionnaire Simons & Gaher (2005), Cognitive Emotion Regulation Questionnaire Garnefski et al (2001) and early maladaptive Schema Questionnaire Young (1994). The data were analyzed using path analysis. Results: The results showed that distress tolerance indirectly and through the schemas of impaired constraints, other orientation and listening and inhibition indirectly was able to predict the risk of addiction. Also, the regulation of compromised and uncompromised emotion, both directly and indirectly, and through disrupted restraint schemes, other orientations, and alertness and inhibition, were able to predict the risk of addiction (p<0/001). Conclusion: Based on the research results, it can be said that the variables of distress tolerance, emotion regulation and early maladaptive schemas can play an important role in adolescent addiction risk and the need to pay attention to these important variables in addiction prevention programs should be considered.
خلاصه ماشینی:
تدوين مدل خطرپذيري اعتياد نوجوانان بر اساس تحمل پريشاني و تنظيم هيجان : نقش واسطه اي طرحواره هاي ناسازگار اوليه محمدرضا اسلام پناه دانشجوي دکتري گروه روانشناسي، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامي ، بجنورد، ايران حسين مهديان * استاديار گروه روانشناسي، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامي ، بجنورد، ايران محمود جاجرمي استاديار گروه روانشناسي ، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامي ، بجنورد، ايران دريافت : ١٤٠٠/٠٧/١٥ پذيرش : ١٤٠٠/٠٩/٠٨ ايميل نويسنده مسئول : mahdian_hossein@yahoo.
کليدواژه ها: خطرپذيري اعتياد، تحمل پريشاني، تنظيم هيجان ، طرحواره هاي ناسازگار اوليه مقدمه دوران نوجواني يکي از مراحل بحراني در زندگي هر فرد است که عبور کردن موفق از اين مرحله بر سلامت - روان و شخصيت فرد در دوران بزرگسالي نقش تعيين کننده اي دارد (اسلام پناه ، مهديان و جاجرمي، ١٣٩٨) و هر چه آگاهي و درک بيشتري از اين دوره و چالش هاي آن وجود داشته باشد، بهتر ميتواند بستر مناسب را براي شکل گيري شخصيتي قوي و سازنده در نوجوان خود فراهم کند (لاپورت ، سوئننس ، برنينگ و ونستينکيست ، ٢٠٢١).
Early Maladaptive Schemas همچنين بر اساس پيشينه ي پژوهشي متغير طرحواره هاي ناسازگار اوليه ميتوانند به عنوان نقش واسطه در اين پژوهش کارکرد داشته باشند، زيرا اين متغير ميتوانند از تحمل پريشاني (شهابي، جناآبادي و کردتميني، ٢٠٢١) و تنظيم هيجان (مک دونل ، هوي، مک کوالي و دوکراي، ٢٠١٨) تاثير بگيرد و خود نيز بر خطرپذيري به اعتياد تاثير بگذارد (شوري و همکاران ، ٢٠١٥).