چکیده:
دیوان داوری ایران و امریکا را میتوان بهعنوان الگویی از مراجع داوری بینالمللی در حلوفصل اختلافات مالی با مبالغ کلان بین کشورها محسوب داشت. بیانیههای الجزایر علاوه بر ارائه راهکار حل بحران سیاسی، دربرگیرنده اسلوب حقوقی حلوفصل دعاوی حقوقی بین دو دولت بود که در این راستا دیوان داوری دعاوی ایران و آمریکا تأسیس گردید. دیوان داوری دعاوی ایران و آمریکا در سال 1981 و بهمنظور فیصله بحران بین جمهوری اسلامی ایران و ایالاتمتحده ناشی از اشغال سفارت آمریکا در تهران و نگهداری 52 نفر از اتباع آن کشور تأسیس شد. این دیوان مرجع داوری بینالمللی موردی به شمار میرود که از صلاحیت شخصی و موضوعی برخوردار است. این دیوان داوری مهمترین مرجع داوری حلوفصل اختلافات بینالمللی در دنیا بهحساب میآید. دیوان داوری دعاوی ایران و ایالاتمتحده ماهیت بینالمللی دارد و بیتردید تابع قواعد و مقررات حقوق بینالملل است و امروزه کمتر کسی تردیدی در بینالمللی بودن ماهیت این دیوان به خود راه میدهد. مهمترین مشارکت دیوان در داوری تجاری بینالمللی مجموعه گسترده سابقه قضائی است که دیوان بهموجب قواعد داوری آنسیترال آنها را توسعه داده و از خود بهجای گذارده است.
Iran_United States Arbitral Tribunal can be considered as a model of international arbitration authorities in terms of resolving the large-scale financial disputes among countries. In addition to offering a solution to the political crisis , Algiers Declarations included a legal approach to resoluing the legal disputes between two governments. That Iran-U.S.claims Tribunal was established in this regard. The establishment of the Iran-U.S.claims tribunal in 1981 was among the measures taken to resolve the crisis between Iran and the United States arising out of the November 1979 hostage crisis at the U.S.Embassy in Tehran and the detention of 52 U.S.diplomates. This tribunal considered as an Adhoc international authority that has a personality and material juris dictias.This arbitral court is the most important arbitration authority in resoluing the international disputes in the world. Iran-U.S.clims arbitral Tribunal has an Internatinal nature;and ondoubredly, subjected to the rules and regulations of international and nowadays there is no doabt about the internationality nature of this tribunal. The Tribunal’s most important contribution to the international commercial arbitration is its extensive body of judicial history that the tribunal has developed and enshrined these rules under the UNDITRAL arbitration rules.
خلاصه ماشینی:
بر اســـاس بـند ١ ماده ٢ بيانيه حل وفصـــل دعاوي، دولت هاي ايران و آمريکا توافق کردنـد تـا ادعـاهـاي مبتني بر قراردادهـاي تعهـدآور فيمـابين کـه در آن رســـيـدگي بـه دعـاوي مربوطـه در صـلاحيت محاکم صـالحه ايران قرارگرفته بود از صـلاحيت ديوان مسـتثني شـوند نکته قابل توجه آن اسـت که اين دعاوي بر قراردادهايي مبتني اســت که داراي شــرط انتخاب مرجع رســيدگي ايران به عنوان تنها مرجع صــالح انحصـاري بود.
(بردبار، ١٣٨٤، ص ٥٩) اگر اين سـازوکار حقوقي با ميانجيگري دولت الجزاير برقرار نميشـد، معلوم نبود دولت جمهوري اسـلامي ايران بتواند در آغاز دوران اســتقرار خود اموال و دارائيهايش را که در بانک هاي آمريکايي مســدود شــده و به ادعاي جبران خسـارت ، دعاوي بيشـماري عليه آن ها در محاکم ايالات متحده اقامه شـده بود، اسـتيفاء نمايد.
(ابراهيمي، ١٣٨٨، ص ١٣٠) تفاسير حقوقدانان بين المللي نسبت به تصميمات و عملکرد ديوان مهم ترين دليل بر ماهيت بين المللي ديوان ، تأسـيس آن توسـط تابعين حقوق بين الملل ، يعني دولت ايران و آمريکا اسـت که در بند ١ ماده ٢ بيانيه حل وفصـل دعاوي تصـريح کرده اند که اين ديوان يک مرجع بين المللي اسـت .
بااين همه ، حق اشـخاص در رويه بين المللي براي اقامه دعوي نزد مراجع قضـايي جنبه اسـتثنايي داشـته و بيانيه حل وفصـل دعاوي بر اين قاعده کلي اسـتثنايي وارد نموده اسـت که دولت ها صـرفاً از حق دسترسي به ديوان هاي بين المللي برخوردار ميباشند.