چکیده:
نظریه کنش ارتباطی یک طرح انتقادی_اجتماعی برای رسیدن به تفاهم که نخستین بار توسط یورگن هابرماس در سال 1982م نوشته شده است؛ بر اساس این نظریه، کنشگران به منظور رسیدن به یک درک و همکاری مشترک، از طریق استدلال با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. این جستار با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی، داستان قرآنی حضرت نوح(ع) را با تکیه بر نظریه کنش ارتباطی هابرماس تحلیل و بررسی میکند. برآیند پژوهش حاکی از آن است که گفتمان حضرت بر پایه نظریه مذکور یک گفتمان فعال و پویا بوده و توانسته بر ذهن مخاطبان اثر بگذارد؛ در این میان تعدادی از اطرافیان از کلام حضرت تأثیر پذیرفتند و سایر آنها بدون اثرپذیری و اهتمام به آن، در مسیر تباهی و هلاکت قرار گرفتند. از طرفی دیگر ایشان با استفاده از گفتمان مبتنی بر کنش ارتباطی در سرتاسر داستان، ذهن مخاطب خویش را نشانه میرود تا از این طریق قوه استدلال را در او پرورش دهد و شرایط را برای رسیدن به تفاهم و عملی کردن کنش مطلوب فراهم سازد
The theory of communicative action is a social-critical plan to reach understanding that was first written by Jurgen Habermas in 1982; According to this theory, actors communicate with each other through reasoning in order to reach a common understanding and cooperation. Using the descriptive-analytical method, this essay analyzed the Quranic story of Prophet Noah (pbuh) based on Habermas' theory of communicative action. The result of the research showed that Hazrat's speech based on the mentioned theory was an active and dynamic speech and was able to affect the mind and intellect of the audience. In the meantime, a number of people around were influenced by the words of the Holy Prophet, and others were on the path of ruin and destruction without being effective and paying attention to it. On the other hand, by using discourse based on communicative action throughout the story, he targets the mind of his audience in order to develop the reasoning power in him and provide the conditions to reach understanding and implement the desired action
خلاصه ماشینی:
در اين جســتار، گفتمان داستان قرآني حضرت نوح (ع ) بر پايه نظريه کنش ارتباطي يورگن هابرماس در دو مقوله گفتاري و نمايشي مورد بررسي و تحليل قرار مي گيرد تا از اين طريق شيوه هاي مؤثر گفتمان مبتني بر کنش ارتباطي در شکل گيري ، انتقال و دريافت معنا و نيز فراهم سازي بستر تفاهم نمايان گردد.
گفتمان داستان قرآني حضرت نوح (ع ) علي رغم ساير پژوهش هاي صورت گرفته تاکنون بر اســاس نظريه کنش ارتباطي يورگن هابرماس مورد تحليل و بررسي قرار نگرفته است .
٤. خوانش کلي گفتمان داستان حضرت نوح )ع ( بر پايه کنش ارتباطي هابرماس با توجه به اين که سطح اجتماعي گفتمان دست يابي به تفاهم مبتني بر کنش اخلاقي است ، پاييز و زم١س٠تا٤ن١ حضرت با تکيه بر ويژگي هاي اخلاقي خود و با استفاده از گفتمان منطقي و مناسب با هدف اقناع افراد قوم براي پذيرفتن دعوت ، توانســتند با تعدادي از آن ها در اين خصوص به تفاهم دست پيدا کنند و زمينه ساز فضايلي چون شناخت خدا و ايمان به او باشند.
- Habermas, Jürgen, (1384SH), "Theory of Communicative Action", translated by Ka- mal Poladi, Vol. 1, Tehran: Iran Publishing House.