چکیده:
یکی از علتهایی که مسبب ارزشمند کردن جایگاه قضاوت میشود بحث اجرای عدالت اسلامی است که ما این عدالت را فقط میتوانیم با داشتن قضاتی عادل با شرط استقلال قضایی محقق کنیم؛ و این موضوع از اهداف مهم این پژوهش بوده و دارای اهمیت ویژهای در عصر کنونی به-شمار میآید؛ و ضرورت توجه و تحقیق ما را دو چندان میکند. با توجه به موضوع پژوهش، شیوهی گردآوری مطالب به روش اسنادی و کتابخانهای بوده بدینصورت که ابتدا منابع موردنظر مطالعه شده و هر جا لازم بوده پژوهشی در مطلب صورت گرفته است. روش تحقیق به صورت تحلیلی توصیفی میباشد. ابتدا منابع مورد نیاز از کتابخانههای الکترونیکی، مقالات و پایاننامهها، انتخاب و پس از مطالعه و جدا کردن مطلب مورد نیاز، بر اساس روش استقرایی، تحلیلی فیشبرداریهای لازم از منابع مورد نیاز تکمیل و تدوین شده است. این تحقیق تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که بررسی فقهی و حقوقی استقلال، علم و اجتهاد قضات چیست؟ و استقلال قضات چه مبانی فقهی حقوقی دارد؟ آنچه راجع به ماهیت علم قاضی در این مطالعه به آن رسیده ایم آن است که عبارات مندرج در مواد 211 و 212 قانون مجازات اسلامی سال 1392 حکایت از این امر دارد که از نظر مقنن، آن چه مبنای تولید علم برای قاضی است قرائن و امارات نوعاً علم آور حاصله در نتیجه تحقیقات قضایی است
One of the main and key aspects of governance in the political system is the position of judge. Judgment is the most obvious position that is very important from a legal, jurisprudential and social point of view and has many challenges in the governmental organization. It is important because it shows the commitment to the law and the seriousness in doing so in protecting all human rights. In any government, the judge and the judiciary and fair judgment have a high status and great importance. The judge is the executor of the law and the guardian of justice. Judgment is an important matter that among its various subjects, the issue of independence and attributes such as knowledge and being a mujtahid is important and valuable, because the existence of these conditions is the prelude to the realization of justice. For many, the question may arise as to whether the judge should be independent or not and whether the judge's knowledge should be at the level of ijtihad or not. And what are the evidences and principles that distinguish an independent judge and a mujtahid? According to the questions raised, the present study, which has been conducted by the method of documentary and library study, with the aim of jurisprudential and legal study of the independence, science and ijtihad of judges seeks to answer these questions.
خلاصه ماشینی:
ادله لزوم اجتهاد قضات اکثر فقها قائل به لزوم اجتهاد در قضاوت هستند و بر اين مطلب تأکيد بسيار دارند، گروهي از ايشان همچون شيخ طوسي (٢٠٧/٦)، علامه حلي (١٤٢٢: ٤٢١/٣)، محقق حلي (١٤٠٨: ٥٩/٤)، شهيد ثاني (١٤١٠: ٦٢/٣)، شيخ مفيد (١٤١٠:٧٢١)، ابن ادريس (١٤١١: ٢/ ١٥٤)، ابن حمزه طوسي (١٤٠٨: ٢٠٨)، الفقعاني (١٤١٨: ٢٧٦)، خراساني سبزواري (١٤٢٣: ٦٦٠/٢)، حلبي (١٤١٧: ٤٣٦) به لزوم علم براي قاضي اذعان داشته اند، اما در شرح اين صفت يا به مبادي اجتهاد و آنچه در رسيدن به اجتهاد لازم است ، پرداخته اند يا عمل طبق فتواي علماي ديگر را کافي ندانسته اند.
علاوه بر اين اصل ١٧٠قانون اساسي مقرر ميدارد: قضات دادگاه ها مکلف اند از اجراي تصويب نامه ها و آيين نامه هاي دولتي که مخالف با قوانين و مقررات اسلامي يا خارج از حدود اختيارات قوه ي مجريه است خودداري کنند و هر کس ميتواند ابطال اين گونه مقررات را از ديوان عدالت اداري تقاضا کند که براي تشخيص چنين امري و براساس ادله و نصوص قاضي بايد آشنا به اصول ، قواعد و مباني نظام حقوقي و قضايي اسلام باشد تا بتوان چنين انتظاري از او داشت .
علاوه بر اين اصل ١٧٠ قانون اساسي مقرر داشته است که قضات دادگاه ها مکلف اند از اجراي تصويب نامه ها و آيين نامه هاي دولتي که مخالف با قوانين و مقررات اسلامي يا خارج از حدود اختيارات قوه ي مجريه است خودداري کنند و هر کس ميتواند ابطال اين گونه مقررات را از ديوان عدالت اداري تقاضا کند که براي تشخيص چنين امري و بر اساس ادله و نصوص قاضي بايد آشنا به اصول ، قواعد و مباني نظام حقوقي و قضايي اسلام باشد تا بتوان چنين انتظاري از او داشت .