چکیده:
هر یک از فنون و صنایع ادبی، اگر خالی از عنصرِ هنرِ خلاقانه باشد، تنها در سطحِ یک اثر، خود را نشان میدهند و در حد تقلید، از آثارِ پیش از خود، باقی میمانند! صنعت تلمیح نیز که از پرکاربردترین شگردهای ادبی است، از این امر، مستثنی نیست و هر چه نوآوریهای هنری در آن بیشتر باشد، تأثیر گذاری آن بر روی مخاطب نیز، بیشتر خواهد بود. با توجه به این که صنعت تلمیح، در سبک هندی به تحول و گستردگی خاصی رسید، شعرای این دوره، از جمله بیدل دهلوی نیز، از این صنعت، در غزلیات خود استفاده کردند. اما در عین حال، نگاهِ بیدل به تلمیح، مانندِ شعرای پیشین و همعصرِ خود نیست! بیدل اگر چه نسبت به شعرای همدورهی خود در استفاده از این صنعت کم کارتر است اما در همان مقدار که از این شگرد استفاده کرده، سعی، در نوآوریهای بیشتری داشته است. در این مقاله نمونههایی از مضمون سازیهای بدیع بیدل در تلمیحات شعر فارسی را مورد بررسی قرار دادهایم که در بسیاری از تلمیحاتِ تکراری که در شعر فارسی به کار برده میشد، اجزایی را به این تلمیحات اضافه کرده است که تا قبل از او، شاعران دیگر از این زوایا به تلمیح، نگاه نکرده بودند.
Each of the literary arts and crafts, if it lacks the element of creative art, shows itself only on the level of a work and remains as an imitation of the works before them! The industry of allusion, which is one of the most widely used literary techniques, is no exception, and the more artistic innovations in it, the greater its impact on the audience. Due to the fact that the industry of allusion reached a certain development and expansion in the Indian style, the poets of this period, including Biddle Dehlavi, also used this industry in their lyric poems. But at the same time, Biddle's view of allusion is not like that of his predecessors and contemporaries! Although Biddle is less Carterian in his use of the industry than his contemporaries, he has tried to innovate as much as he has. In this article, we have examined examples of Biddle's novel themes in Persian poetic allusions, which in many of the repetitive allusions used in Persian poetry, have added components to these allusions that before him, other poets from These angles did not look at the allusion.
خلاصه ماشینی:
(شميسا،٣٨:١٣٧٣) در ميان شعراي سبک هندي، بيدل دهلوي از همه بيشتر تشنه ي صيد مضامين نو بوده و آنچنانکه در اسـتفاده از انواع صـنايع شـعري، افراط ورزيده اسـت ، در صـنعت تلميح نيز، دسـت به ابتکارات و تصـرفات بديع زد تا جايي که براي بعض تلميحات شـعر فارسـي اجزاي جديدي را به در اشـعار خود به وجود آورد در اين مقاله به تعدادي از اين تلميحات ، اشاره خواهد شد.
او اعتقاد دارد که صفت ظلوم و جهول ، في نفسه در آدمي نهادينه شده است ، و انسان را با وجود همين نقصان ها، در خور کمال ميبيند: نقصان گل ، اعاده ي باغ کمال توست آدم شو و تلاش ظلوم و جهول کن (٢٤١٣/٣) گاهي نيز جهل آدمي را به خاطر خوشحال شدن از عاريت گرفتن بار امانت الهي، به او گوشزد ميکند: از عاريت هر چه بود، عار گزينيد مسرور امانات ، جهول است و ظلوم است (٤٣٣/١) خرد، وديعت اوهام بر نميدارد به رنج بار امانت ، مگر جهول ٤ افتد(٩٤١/٢) آدم و قحطي گندم جز به هم چيدن کسي را با تصرف کار نيست گندم انبار است هر سو، ليک قحط آدمي است (٤٨٩/١) بيدل در اين بيت ، با اشـاره اي ظريف به قحطي هفت سـاله ي مصـر و انبار کردن گندم توسـط حضـرت يوسـف ، ميگويد: اي کاش ، به جاي انبار کردن گندم ، آدميت را انبار ميکرديم !
نيستي، آيينه ي اقبال عجز ما بس است خاک را اوج هوا، تخت سليمان ميشود(٩٩٩/٢) خاک را وهم سليماني به پستي داغ کرد خوشتر از بر باد رفتن هيچ اورنگي نبود(١٥٧٦/٢) تلميح رستم درفرهنگ تلميحات به تفصيل از اجزاء متنوع تلميح رستم شواهد فراواني آورده شده است و با آنکه «رستم معروفترين شخصيت اسطوره هاي ايراني و نماد قدرت و شوکت شجاعت است اما بيدل رستم را از راه توجه به جنبه ي نمادين اين نام و براي بيان مقصودي ثانوي در شعر خود به کار ميبرد و گاه او را به سخره نيز ميگيرد».