چکیده:
هدف این مقاله بررسی نااطمینانی قیمت نفت، نرخ تورم و نرخ ارز و تاثیر آن بر درآمدهای مالیاتی و انطباق آن با سیاست های مالیاتی می باشد. با توجه به اینکه اقتصاد ایران به دلایل ساختاری همانند وابستگی به درآمد نفتی، تورم بالا، کسری بودجه سالانه و تلاطم های ارزی، همواره با نااطمینانی و نوسان همراه بوده است، این سوال مطرح می شود که آیا سیاست های مالیاتی توانسته است به عنوان یک ابزار مالی توانمند آثار سوء این نااطمینانی ها را خنثی یا کنترل نماید؟ برای دستیابی به اهداف پژوهش از مدل تصریح شده و الگوی خودرگرسیونی واریانس ناهمسانی شرطی تعمیم یافته(GARCH) برمبنای داده های فصلی سال های 1398-1369 استفاده گردید. یافته های تحقیق حاکی از تایید نااطمینانی متغیرها می باشد و نشان می دهد درآمدهای مالیاتی به صورت معنی داری متاثر از تغییر قیمت نفت، نرخ ارز و تورم بوده است. همچنین انطباق نتایج کمی با سیاست های مندرج در برنامه های توسعه و قوانین بودجه سالانه نشان دهنده کم توجهی به این تاثیرات در سیاستگذاری مالیاتی و عدم سازگاری نظام مالی و مالیاتی کشور با آن می باشد.
The purpose of this article is to examine the uncertainty of oil prices, inflation and exchange rates and its impact on tax revenues and its compliance with tax policies. Given that Iran's economy has always been volatile due to structural reasons such as dependence on oil revenues, high inflation, annual budget deficits and currency fluctuations, the question arises as to whether tax policies have been able to act as a financial instrument able to neutralize or control the negative effects of these uncertainties? To achieve the objectives of the research, the specified model and the Generalized autoregressive conditional heterogeneity model (GARCH) based on seasonal data from 1988-2018 were used. The research findings confirm the uncertainty of the variables and show that tax revenues have been significantly affected by changes in oil prices, exchange rates and inflation. Also, the compliance of quantitative results with the policies contained in the development plans and annual budget laws shows the lack of attention to these effects in tax policy and the incompatibility of the financial and tax system with it.
خلاصه ماشینی:
سياستگذاري مالياتي در ايران با توجه به نااطميناني متغيرهاي منتخب اقتصاد کلان 1 محمد خيراله پورسرائي تاريخ دريافت :١٩ /١٤٠٠/١٠ 2 دکتر غلامعلي حاجي دکتر محمد حسن فطرس ٣ تاريخ پذيرش : ١٤٠١/٠٦/٠٣ چکيده هدف اين مقاله بررسـي نااطميناني قيمت نفت ، نرخ تورم و نرخ ارز و تاثير آن بر درآمدهاي مالياتي و انطباق آن با سـياسـت هاي مالياتي ميباشـد.
با توجه به اينکه اقتصـاد ايران به دلايل سـاختاري همانند وابسـتگي به درآمد نفتي، تورم بالا، کسـري بودجه سـالانه و تلاطم هاي ارزي، همواره با نااطميناني و نوسـان همراه بوده اسـت ، اين سـوال مطرح ميشـود که آيا سـياسـت هاي مالياتي توانسـته اسـت به عنوان يک ابزار مالي توانمند آثار سـوء اين نـااطمينـانيهـا را خنثي يـا کنترل نمـايـد؟ براي دســـتيـابي بـه اهـداف پژوهش از مـدل تصـــريح شـــده و الگوي خودرگرسـيوني واريانس ناهمسـاني شـرطي تعميم يافته (GARCH) برمبناي داده هاي فصـلي سـال هاي ١٣٩٨- ١٣٦٩ اســتفاده گرديد.
جدول ١- براورد مدل هاي نااطميناني متفاوت براي نرخ ارز (رجوع شود به تصویر صفحه) سـپس بر روي جملات خطاي اين معادله آزمون اثرات ARCH انجام ميشـود.
مشـاهده ميشـود که ضـرايب نااطميناني نرخ ارز، قيمت نفت و نرخ تورم همگي منفي ميباشـند و نشـان ميدهد که بيثباتي در آن ها موجب افزايش نااطميناني، در نتيجه کاهش درآمدهاي مالياتي خواهد شـد، لذا لحاظ اين موضـوع در سـياسـتگذاري مالي دولت بسـيار مهم و برجسـته بوده و ميبايسـت در تنظيم لايحه بودجه سـالانه همچنين برنامه هاي توسـعه مورد توجه قرار گيرد.