چکیده:
در سرتاسر حکومت صفویان، مذهب و نیروهای وابسته به آن نقش عمدهای ایفا میکردند. در واقع، حکومتی که شاه اسماعیل اول در 907 ق تأسیس کرد، حکومتی مذهبی بر پایۀ شاخصهای دینی موجود در جامعه بود. حاکمان صفویه توانستند با اتکاء بر نهاد دین، روند شکلگیری قدرت را تسریع بخشند. تأثیر و تأثر حاکمان و روحانیون از هم، ساخت بناهای مذهبی، برگزاری آیینهای مذهبی و حمایت یا سرکوب پیروان فرقههای مذهبی دیگر، از طرفی باعث استحکام دولت صفویه گردید و از طرفی، زمینههای فروپاشی و سقوط آن را فراهم آورد. در این تحقیق با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانهای، سیاستهای شاه طهماسب اول در برابر مخالفان مذهبی و فکری در این دوران بررسی شده است. شورشهای سیاسی- مذهبی دوران شاه مذکور بدین قرار است: الف) شورش قوام-الدین نوربخش ب) شورش علاءالدوله رعناشی در دزفول ج) شورش در منطقۀ کردستان د) شورش خاناحمد خان، حاکم آلکیا در گیلان و اجبار او به پذیرش مذهب شیعه اثنیعشری پس از تسلیم. آنچه در رویکردهای سیاسی و مذهبی شاه طهماسب تأثری مستقیم برجای گذاشت، تغییر گرایش او از صوفیان به سوی فقیهان شیعی بوده است.
Throughout the Safavid rule, religion and its affiliated forces played a major role. In fact, the government established by Shah Ismail I in 907 AH was a religious government based on the religious characteristics of society. Relying on the institution of religion, the Safavid rulers were able to accelerate the process of power formation. The influence of the rulers and the clergy, the construction of religious buildings, the holding of religious rites and the support or repression of the followers of other religious sects, on the one hand strengthened the Safavid government and on the other hand, provided the grounds for its collapse. In this research, based on descriptive-analytical method and library resources, the policies of Shah Tahmasb I against religious and intellectual opponents in this period have been studied. The political-religious riots of the Shah's reign are as follows: a) Ghavam-ud-Din Noorbakhsh revolt b) Ala al-Dawlah Ranashi revolt in Dezful c) Revolt in Kurdistan region Ten after surrender. What had a direct impact on Shah Tahmaseb's political and religious approaches was his shift from Sufis to Shiite jurists.
خلاصه ماشینی:
شـورش هاي سـياسـي- مذهبي دوران شاه مذکور بدين قرار است : الف ) شورش قوام الدين نوربخش ب ) شورش علاءالدوله رعناشي در دزفول ج ) شـورش در منطقۀ کردســتان د) شــورش خان احمد خان ، حاکم آل کيا در گيلان و اجبار او به پذيرش مذهب شـيعه اثنيعشـري پس از تسـليم .
جعفريان (١٣٧٢) در کتاب ديگري با عنوان علل برافتادن صـفويان به کنش هاي ديني و مذهبي شـاهان اين دودمان که دولت صـفوي را از اقتدار و شـکوه دوران شـاه عباس اول به ضـلالت و ذليلي دوران شـاه سـلطان حسـين صـفوي کشـانيد، بررسـي کرده اسـت .
شـورميج (١٣٩٢) در تحقيق خود با عنوان «تحليلي بر شــورش هاي گيلان بعد از فتح آن در زمان شــاه عباس اول صـفوي» به اين نتيجه رسـيده اسـت که سـاختار اجتماعي و اقتصـادي گيلان و نحوة عملکرد واليان صـفوي در شـکل گيري شـورش ها اثرگذار بوده اسـت .
بررسـي کتاب هايي که دربارة کردها در دوران صـفوي نوشـته شـده اسـت نشـان ميدهد که اين قوم در دوران شـاه طهماسـب اول به لحاظ جغرافياي سـياسـي، انسـاني و همسـايگي با حکومت عثماني و حضـور در پياده سـازي نقشـه هاي دولت صـفوي براي نگاهباني و پاسـداري از مرزهاي غربي و شـرق ، ايسـتادگي در برابر تجاوزات نيروهاي خارجي و سـرکوب شـورش هاي داخلي نقشي اسـاسـي و انکارناپذير داشـته اند.
(منجم ، ١٣٦٦: ٤٦٥) در نتيجه ، با تدقيق در اين مهم ميتوان نسـبت به دليل اصـلي مخالفت هاي سـياسـي شـاه طهماسـب اول و شــاه عباس اول و اقدامات نظامي آنان در برابر حاکمان بومي گيلان آگاهي پيدا کرد.