چکیده:
در مشارکت سیاسی مسئله این است که چه عواملی مردم را به شرکت در انتخابات برمیانگیزند اما در بحث رفتارشناختی مشارکت سیاسی شهروندان پرسش اصلی این است که چه عاملی باعث میشودرأیدهندگان به این تصمیم برسند که به حزب یا شخص خاص رأی دهند. در حقیقت رفتار انتخاباتی یکی از کنشهای سیاسی مردم است که بهعنوان شاخصی جهت تعیین میزان مشارکت سیاسی آنها در نظام اجتماعی مطرح است. این پژوهش در دستۀ پژوهشهای توصیفی-تحلیلی قرار میگیرد و بهصورت کمی، به شیوۀ پیمایشی و با ابزار پرسشنامۀ محقق ساخته انجامگرفته است.جامعۀ آماری آن، شهروندان کرج بودند که به سن قانونی رأیدهی در انتخابات رسیدهاند.روش نمونهگیری،روش خوشهای چندمرحلهای بود.در این روش،ابتدا از بین خوشههای جمعیت مطالعه شده بهصورت تصادفی نمونه انتخاب و سپس از بین افراد هر خوشه نیز بهصورت تصادفی تعدادی انتخاب میشود. حجم نمونه نیز بر اساس فرمول«کوکران»تعداد384 نفر تعیین و درنهایت، تعداد 354 نمونه بررسی و تحلیل شد. یافتهها نشان میدهد در تحقیقات انجامگرفته، تأثیر سیاستهای تبلیغاتی رسانهای چاپی و دیجیتال مورد تائید قرار گرفت اما اثر متقابل آنها بر افراد رد شد. همچنین، تأثیر معنادار تعلقخاطر حزبی بر تعیین سیاستهای تبلیغاتی رسانهها مؤثر به دست آمد اما اثربخشی شیوههای تبلیغاتی به کار گرفتهشده بهوسیله احزاب رد شد.در انتها نیز اثر جایگاه اجتماعی نامزدمورد تائید قرا گرفت.باتوجه به موارد بیانشده وباتوجه به بهرهمندی از رسانههای مختلف توسط احزاب،گروهها و نامزدها، در چنین جوامعی،استفاده از شیوههای مناسب تبلیغاتی رسانههای مختلف که بهوسیله احزاب مورداستفاده قرار میگیردوهمچنین حضور نامزدهای معتبرمیتواند هم در مشارکت سیاسی و هم درجلب نظررأیدهندگان تأثیرمناسبی داشته باشد.
In political participation, the question is what motivates people to vote,but in the behavioral discussion of citizens'political participation, the main question is what makes voters decide to vote for a particular party or individual. In fact, electoral behavior is one of the political actions of the people,which is considered as an indicator to determine the extent of their political participation in the social system.This research is in the category of descriptive-analytical researches and has been done quantitatively, in a survey method and with the help of a researcher-made questionnaire.Its statistical population was the citizens of Karaj who have reached the legal age to vote in elections.The sampling method was multi-stage cluster method. In this method, first, a sample is randomly selected from the studied population clusters and then a number is randomly selected from the individuals of each cluster.The samplesizewasdetermined based on the "Cochran" formula of 384 people and finally,354 samples were analyzed.Findings showthatin the research, the effect of print and digital media advertising policies was confirmed, but their interaction onindividuals was rejected.Also,the significant effect of party affiliation on determining the propaganda policies of the media was effective,but the effectiveness of the propaganda methods used by the parties was rejected. In the end, the effect of the candidate's social status was confirmed. Given the above and the use of different media by parties, groups and candidates, in such societies, the use of appropriate media propaganda methods used by thepartiesaswellasthepresenceofcrediblecandidatescanbebothinpoliticalparticipationandinIt has a good effect on attracting the opinion of the voters.
خلاصه ماشینی:
در تحقيق ديگري با عنوان «بررسي نگرش و رفتار انتخاباتي و برخي متغيرهاي تأثيرگذار بر ميزان مشارکت سياسي مردم تهران در آستانه انتخابات هفتمين دوره مجلس » که توسط ايسپا انجام شده است ، مشخص شده است که در ميان گروه هاي مرجع و شبکه هاي اجتماعي رأي دهندگان بيشتر تحت تأثير «افراد حاضر در کوچه ، خيابان ، تاکسي يا اتوبوس » به ميزان حدود ٨٧ درصد، «اعضاي فاميل » به ميزان حدود ٧٢ درصد و سپس «اعضاي خانواده » به ميزان حدود ٦١ درصد و «حلقه دوستان » به ميزان حدود ٦٤ درصد بوده اند (٦).
بنابراين فرضيه تحقيق مبني بر اين که نوع رفتار اجتماعي نامزدهاي انتخابات در بالا بردن مشارکت سياسي شهروندان کرجي در انتخابات مؤثر است ، پذيرفته مي شود.
" (رجوع شود به تصویر صفحه) با توجه به جدول ٨ سطح معناداري براي تأثيرگذاري "نوع رفتار اجتماعي نامزدهاي انتخابات در بالا بردن مشارکت سياسي شهروندان کرجي در انتخابات " کمتر از ٠,٠٥ بوده و ضريب تأثير متغير برابر با ٠,٦٥٤ مي باشد.
بنابراين فرضيه تحقيق مبني بر اين که همسو بودن تعلق خاطر حزبي کانديدها با نوع سياست هاي حاکم بر رسانه ها و شبکه هاي اجتماعي در بالا بردن مشارکت سياسي مردم مؤثر است ، پذيرفته نمي شود.
The Dynamics of political participation in the lives of ordinary Americans:A dissertation submitted in partial satisfaction of the requirements for the degree of Doctor of philosophy in political science in the graduate division of the university of California,Berkeley fall 2013.