چکیده:
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل پیشآیندها و پیامدهای بازارگرایی در صنعت بانکداری ایران و ارائه یک مدل مفهومی در این زمینه بوده است. به منظور دستیابی به این هدف، در ابتدا پنج دیدگاه اصلی بازارگرایی شامل دیدگاه تصمیم گیری، دیدگاه دانش بازار، دیدگاه رفتاری مبتنی بر فرهنگ، دیدگاه استراتژیک و دیدگاه مشتری گرایی و عوامل تأثیرگذار برآنها مورد مطالعه قرار گرفت. در ادامه، عناصر مشترک این دیدگاه ها استخراج و با استفاده از یافته های پژوهش های پیشین، گردآوری دادههای کیفی به منظور طراحی مدل انجام شد. بدین منظور نظرات 50 نفر از خبرگان و متخصصان صنعت بانکداری دریافت و به منظور تحلیل محتوا، کدگذاری شد. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها، ویژگیهای مدیریت ارشد، ویژگیهای ساختاری و سازمانی و تعاملات بینبخشی به عنوان پیشایندهای داخلی بازارگرایی در صنعت بانکداری ایران شناسایی شدند. ساختار رقابت، تلاطم بازار، تلاطم تکنولوژی نیز از جمله پیشایندهای بیرونی بازارگرایی در صنعت بانکداری کشور بود. پسایندهای بازارگرایی نیز در دو گروه عملکرد اقتصادی (سودآوری، نرخ برگشت سرمایه، حجم فروش، رشد فروش) و عوامل غیراقتصادی (پیامدهای کارکنان و پیامدهای مشتری)، دستهبندی و شناسایی شدند.
The main purpose of this study was to analyze the antecedents and consequences of market orientation in the Iranian banking industry and to present a conceptual model in this field. In order to achieve this goal, first five main perspectives of market orientation including decision-making perspective, market knowledge perspective, culture-based behavioral perspective, strategic perspective and customer orientation perspective and the factors affecting them were studied. Then, the common elements of these views were extracted and using the findings of previous researches, qualitative data were collected in order to design a model. For this purpose, the opinions of 50 experts and specialists in the banking industry were received and coded for content analysis. Based on the results of data analysis, senior management characteristics, structural and organizational characteristics and cross-sectoral interactions were identified as internal antecedents of market orientation in the Iranian banking industry. Competition structure, market turmoil, technology turmoil were also among the external antecedents of market orientation in the country's banking industry. The consequences of market orientation were also categorized and identified in two groups of economic performance (profitability, return on investment, sales volume, sales growth) and non-economic factors (employee outcomes and customer outcomes).
خلاصه ماشینی:
پروتکل مصاحبه مربوط به اهداف چهارگانه پژوهش (رجوع شود به تصویر صفحه) (رجوع شود به تصویر صفحه) ٣- تجزيه و تحليل داده ها اين مطالعه در چند مرحله انجام گرفت که به شرح زير بيان مي شود: ١- ابتدا بر مبناي مباني و پيشينۀ نظري و تجربي و با محوريت متغيرهاي اصلي تحقيق ،شامل بازارگرايي،پيشايندها، پسايندها و عوامل محيطي اثرگذار بر بازارگرايي، خدمات و بانک داري، ابعاد هر کدام از اين متغيرها شکافته شده و شناخت جامعي نسبت به مفاهيم ، ابعاد، اجزا، رويکردها، عوامل و غيره به دست آمد ٢- با توجه به اين که هدف و دغدغۀ اصلي محقق انجام يک مطالعۀ علمي- کاربردي بود، دستاوردهاي نظري و تجربي حاصل از مطالعات انجام شده و مدل مفهومي طراحي شده در قالب جلسات تعاملي با همکاران بخش بانکي به بحث و تبادل نظر فردي و جمعي گذاشته شد .
به منظور شناسايي پيشايندها ، پيامدها و عوامل محيطي تاثيرگذار بر بازارگرايي در صنعت بانکداري ايران در تحقق آن و بر اساس داده هاي کيفي گردآوري شده در مرحلۀ نخست پژوهش ، از رويکرد تحليل محتواي قياسي، بر مبناي روش کدگذاري دو مرتبه اي استفاده شده است .
با توجه به اينکه هدف اصلي اين پژوهش ، تحليل پيش شرطها و پيامدهاي بازارگرايي در صنعت بانکداري ايران و ارايه يک مدل بومي و آزمون آن در بانک هاي منتخب مي باشد ، بنابراين در اين تحقيق ابتدا به کمک داده هاي حاصل از روش هاي کيفي گردآوري داده ها شامل داده هاي بدست آمده از مصاحبه هاي عميق صورت گرفته ، برخي از سؤالات تحقيق ، که به بخش هايي از مدل پيشنهادي تحقيق مربوط مي شد، پاسخ داده شده است .