چکیده:
با گسترش رشتههای تخصّصی در مراکز آکادمیک جهان، هرمنوتیک از محدوده تفسیر متون دینی خارج شد و به عرصه علوم مختلفی همچون تاریخ، هنر، اقتصاد، علوم سیاسی و روانشناسی و در پی آن تعلیم و تربیت قدم گذاشت. هرمنوتیک در شکل کهن آن با تربیت دینی و در حوزه وارسی متون مقدس ارتباط داشت. و امروزه به محدوده تعلیم و تربیت نوین راه یافته است.
پژوهش حاضر با هدف بررسی یادگیری خلاق برپایه هرمنوتیک مدرن هایدگر با روش مطالعه کتابخانه ای و روش تحليل اسنادی همراه با رويكردي استنتاجی به انجام رسید. در استنتاج نسبت هرمنوتیک مدرن با یادگیری خلاق می توان بیان داشت که؛ جهت رسیدن به یادگیری خلاق ابتدا لازم است به مساله مورد بحث نزدیک شد، مساله مورد نظر را مورد نقد قرار داد و با افزایش فهم در فراگیر و کیفی نمودن این فهم در او، یادگیری خلاق را در وی ایجاد، تقویت و نهادینه نمود. لازم است این فرایند به دقت و وسعت دید و ژرف نگری انجام و مطابق فرایند ترسیم شده مسیر را طی نمود تا منظور و هدف که یادگیری خلاق در فراگیر است، دست یافت.
خلاصه ماشینی:
بنابراين ، چنين تعليم و تربيتي اسـت کـه مـي تواند کيفيت بهتر و بالاتري از احسـاس تفکـر و توانمنـدي را در دانـش آمـوزان بـه وجـود آورد و آن ها را براي ادارکي بهتر از دنيا و نوآوري هاي سازنده مهيـا کنـد( پـاين يونـگ ، ٢٠٠٩، ص ٧٥) سايلبرمن ٢ معتقد است که تعليم و تربيت ، انسان را فقط براي زندگي آينده آماده نمي کند، بلکه تربيت خود جنبه اي از زندگي است که فرد بايد در آن تحول يابد.
بنـابراين ، در تعليم و تربيت ، بيشتر به پرورش ذهن و مهارت هاي تفکر خلاق نياز است تا تربيت افراد براي کارکردن و هنجارمندي (چدها، ١٩٩٠) مهم ترين عامل در امر يادگيري خلاق ، نقش معلـم در آمـوزش اسـت و ايـن معلمـان هستند که محيط هاي يـادگيري خـوبي مـيسـازند و لـذا کيفيـت کـار معلـم در رأس امـور مربوط به آموزش و يادگيري خلاق است ؛ به طوري که تدريس مؤثر همواه به مثابه ء عنصر حياتي امور يادگيري است و معلم در کلاس درس نيز مي تواند به مثابه ء مدير کـلاس خـود باشد، زيرا او مدير فن يادگيري است و يادگيري زماني مؤثر است که يکي از عوامل اصلي آن که معلم است ، کارآزموده و باانگيزه و علاقه مند باشد تا بتواند در سـايه ي تـلاش بـراي 1.
Hirst, Knippenberg and Zhou تفسير و تأويل آن ها با بهره گيري از اصول هرمنوتيـک و نظريـه هـاي فيلسـوفان ايـن حـوزه پرداخت (لودن ١٩٩١، به نقل از حسيني، ١٣٧٦، ٤٩) هرمنوتيک در مجموع دو گام را پشت سر گذاشته است ؛ اولين گام اين که بـين علـوم طبيعي و علوم انساني تفاوت قائل شده است ؛ چيزي که ديلتاي موافق آن بـود.