چکیده:
در دورۀ ایلخانان، نخستین نسخ مصور شاهنامه تولید شد و اشعار فردوسی، زمینهای مناسب برای تصویرسازی قرار گرفت. موضوع نگارۀ «نبرد کیخسرو با افراسیاب» در شاهنامۀ بایسنغری و طهماسبی، الهامگرفته از اشعار فردوسی است که در هر دو نسخه یکسان است؛ اما نگارهها تفاوتهایی دارند که به دلیل داشتن تغییرات در بیان بصری حائز اهمیت هستند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و مقایسه دگرگونیهای تصویرسازی نگارهها میخواهد ژرفساخت داستان را آشکار کند؛ از اینرو به این پرسش میپردازد که نگارگران شاهنامۀ بایسنغری و طهماسبی، چگونه داستان نبرد کیخسرو با افراسیاب را به تصویر کشیدهاند؟ شیوۀ تحلیل در این پژوهش، بینرشتهای است و از رویکرد ساختارگرایی با تکیه بر نظریۀ ولادمیر پراپ برای تحلیل متن و تصویر استفاده میشود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که هر دو نگاره در تطبیق با شاهنامۀ فردوسی دچار دگرگونی ساختاری هستند. در این امر، دلایلی مانند متأثرشدن از هنجارهای سیاسی، نظامی، اجتماعی و مذهبی، همچون شرایط ایدئولوژیک حاکم بر زمانه و زمینه و اعتقادات شخصی پادشاهان بهعنوان سفارشدهندگان و مکاتب حاکم بر نگارگری مؤثر بودهاند. همچنین سبک شخصی نگارگران در بروز ویژگیهای تصویرسازی، سبب ایجاد دریافت متفاوت از داستان فردوسی شده است. این امر حاکی از نوعی دگرگونی ساختاری در عوامل بیرونی و درونی، از قبیل حذف شخصیت رستم، توس و سپس جانشینی شخصیت بایسنغرمیرزا به جای کیخسرو بهعنوان قهرمان در نسخۀ بایسنغری و جانشینی شاهطهماسب بهجای کیخسرو در نگارۀ نسخۀ طهماسبی است.
From the period of the Ilkhans, the first illustrated version of the Shahnameh was produced, and Ferdowsi's poems became a suitable background for illustration. Even though the painting "Battle of Kay Khosro with Afrasiab" in Shahnameh Baysonghory and Tahmasabi is inspired by Ferdowsi's poems, which is the same in both versions, but the paintings have different aspects due to the change in visual expression. It is important. are.The current research aims to analyze and compare the transformations of the authors' depictions to reveal the depth of the story. Therefore, it addresses the question of how the painters, relying on the theory of Vladmir Propp, have depicted the story of Kay Khosro's battle with Afrasiab.The method of analysis in this research is qualitative and the structuralism approach is used based on the theory of Vladmir Propp. Information is collected by the library method and the tool of sampling and observation. The results of this research show that both images undergo a structural transformation in comparison with Ferdowsi's Shahnameh. In this matter, reasons such as being influenced by political, military, social and religious norms, as well as the ideological conditions governing the time and context, and the personal beliefs of the kings as clients and schools governing painting have been effective.. Also, the personal style of the painters in the emergence of the characteristics of the illustration has caused a different perception of Ferdowsi's story. This indicates a kind of structural change in external and internal factors, such as the removal
خلاصه ماشینی:
انصــاري يکتــا و احمــدي پيــام (١٣٩٣) در مقالــه اي بــا عنــوان «پوشــش زنــان تصويرشــده در شــاهنامۀ بايســنغري و طهماسـبي »، در پاسـخ بـه ايـن پرسـش کـه پوشـش زنـان تصويرشـده در دو شـاهنامه از چـه وجوهــي قابــل انطبــاق اســت ، بــه ايــن نتيجــه رســيده اند کــه پوشــاک زنــان در نگاره هــاي هــر دو شــاهنامه شــاخص هايي جهــت تعييــن جايــگاه اجتماعــي زنــان و لــزوم حجــاب را برمي تابــد.
لطيفيــان (١٣٨١) در پايان نامــه اي بــا عنــوان «بررســي ويژگي هــاي تطبيقــي نگاره هــاي ايرانــي در دوران تيمــوري و صفــوي »، در بررســي ســير تحــول نگارگــري ايــران و جايــگاه و نمــود شــاهنامه هاي بايســنغري و طهماســبي از منظــر زمينه هــاي تاريخــي ، اجتماعـي و فرهنگـي در دورٔە تيموريـان بـه ايـن نتيجـه رسـيده اسـت کـه ايـن دو شـاهنامه بـا وجـود تفاوت هايـي ازقبيـل سـبک و شـيوه و شـايد انـدازه ، بـه لحـاظ ارتبـاط ، تنگاتنـگ بــا شــعر و ادب پارســي اســت .
مــاه وان (١٣٩٦)، در کتــاب شــاهنامه نگاري ، گــذر از متــن بــه تصويــر، در پــي ايــن پرســش کــه چگونــه نگاره هــا مي تواننــد متــن ادبــي را پويــا و گويـا نـگاه دارنـد، بـه ايـن نتيجـه رسـيده اسـت کـه ارتبـاط موضوعـي شـاهنامه بـا مليـت و جهان بينــي خــاص ايرانــي مبتنــي بــر نظــام شــاهي و محوريــت رأس حکومــت بــوده اســت و نهــاد قــدرت بــر تصويرگــري شــاهنامۀ بايســنغري موثــر بــوده اســت .