چکیده:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه توانمندیهای مثبت شخصیتی، سبکهای مقابله با استرس و خودکارآمدی در دوگروه زنان خانه دار و معلمان زن مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان انجام گرفت. در این پژوهش از روش توصیفی با رویکرد علی - مقایسهای استفاده شده است. جامعه مورد پژوهش، متشکل ازکلیه معلمان زن مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال 1397-1398 و خانمهای خانه دار شهرستان کاشان بودند که با روش نمونهگیری در دسترس دو گروه 180 نفره به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه توانمندیهای شخصیتی پترسون و سلیگمن (2004)، پرسشنامه سبک مقابله با استرس اندلر و پاکر (1990) و پرسشنامه خودکارامدی عمومیشرر و همکاران (1982) استفاده شده است و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون t دو گروه مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. در بررسی فرضیه نتایج نشان داد که میانگین دو گروه زنان خانهدار (05/468) و زنان معلم (54/490) در متغیر توانمندیهای شخصیتی تفاوت معناداری با یکدیگر دارد (05/0p) و زنان معلم با میانگین 556/59 از سبک مساله مدار و زنان خانهدار با میانگین 56/56 از سبک هیجان مدار بیشتر استفاده میکنند و نیز میانگین دو گروه زنان معلم (41/60) و زنان خانه دار (92/58) در متغیر خودکارآمدی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد (05/0p>). پس میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که معلمان از نظر توانمندیهای شخصیتی خرد، انسانیت، شجاعت، عدالت، میانه روی و تعالی بالاتر از زنان خانه دار و زنان معلم از سبکهای مسئله مدار برای مقابله با موقعیتهای استرسزا و زنان خانهدار از سبکهای هیجانی استفاده میکنند.
The present study was conducted to compare positive personality abilities, stress coping styles, and self-efficacy in two groups of housewives and female teachers of the second secondary level of Kashan city. In this research, a descriptive method with a causal-comparative approach has been used. The research population consisted of all female teachers of the second secondary level in Kashan city in 2018-2019 and housewives in Kashan city, who were selected as a sample in two groups of 180 people using the available sampling method. To collect data, Patterson and Seligman's (2004) personality abilities questionnaire, Andler, and Packer's (1990) stress coping style questionnaire, and Scherer et al.'s (1982) general self-efficacy questionnaire were used. In order to analyze the data, a t-test of two independent groups and an analysis of variance were used. In examining the hypothesis, the results showed that the average of the two groups of housewives (468.05) and female teachers (490.54) has a significant difference in the variable of personality abilities (p0.05). Therefore, it can be concluded that teachers are higher than housewives and female teachers in terms of personality abilities of wisdom, humanity, courage, justice, moderation, and excellence, female teachers use problem-oriented styles to deal with stressful situations, and housewives use emotional styles.