چکیده:
امروزه صنعت بانکداری در اقتصاد ایران، نقشی فراتر از جایگاه ذاتی خود ایفا میکند، بدینمعنی که وظایف سایر بخشهای اقتصاد خصوصا حوزههای مالی را نیز بالاجبار بهعهده گرفته است. این درجه از اهمیت، میطلبد که در این صنعت کارهای پژوهشی بیشتری صورت گیرد. در پژوهش حاضر، با توجه به دو نکته اساسی؛ نقش پررنگ حوزه بانکداری خرد در ترکیب منابع و مدیریت شهرت بانکها و تعداد بالای مشتریان خرد در بانکها در سطح شهر سنندج، بانکداری خرد به عنوان نقطه عطف پژوهش حاضر مدنظر قرار گرفته است. بنابراین پژوهش حاضر، به بررسی بانکداری خرد و عوامل بازاریابی موثر بر آن میپردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه مشتریان خرد شعب بانک ملت در سطح شهر سنندج میباشند و تعداد 384 نفر از مشتریان با استفاده از جدول مورگان به روش نمونهگیری قضاوتی دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج نشان داد که تمامی فرضیههای پژوهش مورد تایید هستند و ارتباط معناداری در بین متغیرهای پژوهش وجود دارد.
Today, the banking industry plays a role beyond its inherent position in the Iranian economy, which means that it has taken on the duties of other sectors of the economy, especially the financial spheres. This degree of importance requires that more research be done in this industry. In the present study, according to two basic points; The prominent role of micro-banking in combining resources and reputation management of banks and the high number of micro-customers in banks in Sanandaj, micro-banking has been considered as a turning point of the present study. Therefore, the present study examines micro-banking and marketing factors affecting it. The present study is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of method. The data collection tool is a questionnaire. The statistical population of the present study is all micro-customers of Bank Mellat branches in Sanandaj and 384 customers were selected as a sample using available Morgan table. The results showed that all research hypotheses are confirmed and there is a significant relationship between research variables.
خلاصه ماشینی:
مشتريان به طورکلي به يکديگر بيشتر از پيام هاي بازاريابي ارسال شده توسط فروشندگان اعتماد ميکنند، از اين رو تبليغات شفاهي براي ارائه دهندگان خدمات بسيار ضروري است زيرا ميتواند ريسک ادراکي را نزد مصرف کنندگان کاهش دهد (مهدين و همکاران ، ٢٠١٩).
با توجه به توضيحات فوق ، فرضيه اول پژوهش به صورت زير مطرح ميشود: فرضيه ١: تجربه برند بر تبليغات شفاهي مشتريان خرد بانک ملت تاثير معنادار دارد.
با توجه به توضيحات فوق ، فرضيه دوم پژوهش به صورت زير مطرح ميشود: فرضيه ٢: کيفيت خدمات بر تبليغات شفاهي مشتريان خرد بانک ملت تاثير معنادار دارد.
با توجه به توضيحات فوق ، فرضيه سوم پژوهش به صورت زير مطرح ميشود: فرضيه ٣: ارزش ادراکشده بر تبليغات شفاهي مشتريان خرد بانک ملت تاثير معنادار دارد.
با توجه به مطالب ارائه شده ، فرضيه هاي چهارم ، پنجم و ششم به صورت زير مطرح ميشوند: فرضيه ٤: تجربه برند بر تبليغات شفاهي مشتريان خرد بانک ملت با ميانجيگري وفاداري تاثير معنادار دارد.
فرضيه ٥: کيفيت خدمات بر تبليغات شفاهي مشتريان خرد بانک ملت با ميانجيگري وفاداري تاثير معنادار دارد.
فرضيه ٦: ارزش ادراکشده بر تبليغات شفاهي مشتريان خرد بانک ملت با ميانجيگري وفاداري تاثير معنادار دارد.
کيفيت خدمات بر تبليغات شفاهي مشتريان خرد بانک ملت با ميانجيگري وفاداري تاثير معنادار دارد.
نتايج نشان ميدهد که تجربه برند، کيفيت خدمات و ارزش ادراکشده بر تبليغات شفاهي از طريق متغير ميانجي وفاداري تاثير مثبت و معنادار دارد.