چکیده:
هدف مقاله حاضرء بررسی رابطه حکمرانی خوب و توسعه اقتصادی -اجتماعی با تاکید بر سند هفتم توسعهء
از منظر اسانید دانشگاه و دانشجویان دوره دکتری دانشگاه مازندران است. در این مقاله از دو روش تحقفیق
پیمایشی و نظریه زمینهای استفاده شده است. جامعه آماری از یکسو دانشجویان و از سوی دیگر اسانید
منتخصص در حوزه نوسعه اقنصادی- اجتماعی میباشند. جامعه آماری کلیه دانشجویان دوره کارشناسی,
کارشناسی/رشد و دکتری رشتههای جامعهشناسی» علوم سیاسی» اقتصاد و حقوق مشغول به تحصیل در
دانشگاه مازندران که در نیمسال اول ۱۴۰۱ مشغول به تحصیلاندء میباشد. اعتبار پرسشنامه با اعتبار صوری
و پایایی دادهها با استفاده از روش آزمون» آزمون مجدد و آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفته
است. در پیمایش ابزار جمعآوری اطلاعات» پرسشنامه محقق ساخته و در مطالعه کیفی مصاحبه نیمه ساخت
مورد استفاده قرا رگرفنه است. فرضههها با استفاده از نظریه حکمرانی خوب ندوین شدهاند. یافنههاء حاکی از
وجود رابطه معنادار قوی بین مولفههای حکمرانی خوب (متغیرهای مشارکت. حاکمیت قانون و ..) است.
همچنین تخصصء نخب هگرایی و نوآوری بعنوان شرایط مداخلهگر و اقتصاد تکمحصولی منجر به اعتماده
انسجام. حمایت و مشارکت اجتماعی میشوند که پیامدهای چنی ن کنشها و واکنشهایی رفاه امنیت, عدالت
اجتماعی وآموزش همگانی است. بانوجه به این یافتهها مینوان چنین نتیجه گرفت که در حکمرانی خوب
اولویت دادن به اقدامات معتبر برای پاسخگویی سیاسی و اداری؛ آزادی قوه قضائیه هدفمند وکارآمد, آزادی
اطلاعات و عملکرد موثر سازمانهای دولتی» در روند توسعه همهجانبه کشور دارای اهمیت اساسی است.
خلاصه ماشینی:
در این تحقیق مولفههای فوق براساس تعریف بانک جهانی و سازمان ملل مورد استفاده قرار گرفته و فرضیههای زیر تدوین شدهاند: فرضیه اصلی: به نظر میرسد بین حکمرانی خوب و توسعه اقتصادی – اجتماعی رابطه معنیدار وجود دارد.