خلاصه ماشینی:
"جدا از نظرات مثبت و منفی که گفته شد،خود شما به عنوان دبیر هماندیشی و به عنوان کسی که یک توقعاتی از این سمینار داشتید چه میبینید؟چقدر موفق بوده؟تأثیراتش چقدر بوده است؟ اگر یک نفر بنشیند مقالاتی که راجع به سینمای دینی در این سه شماره اخیر نقد سینما هست را نگاه بکند،چشماندازی میبیند که ما دایم داشتیم تلاش میکردیم که اقوال مختلف را در مورد سینمای دینی جمعآوری کنیم،دربارهاش فکر کنیم،مطالعه کنیم.
برای اولینبار بود که یک روحانی که مخالف،کاملا مخالف سینمای امروز بود،به طوری که حتی نوعی حرمت برای نگاه کردن به این سینما قایل بود،در یک سمینار،در یک میزگرد رودرروی کارگردانی نشاندیم که به عنوان یک کارگردان بعد از انقلاب و اهل مذهب،به عنوان کارگردان جوانی که فیلمهایش مطرح است و کارگردانی که نسل جوان مذهبی هم فیلمهایش را میبینند،مثل حاتمیکیا،مثل افخمی،مثل اینها سر یک میز نشستند و باهم حرف زدند،واقعا اینطور نبود که بههم بهبه و چهچه بگویند.
چرا اینها نیامدند؟برای اینکه این سؤال تا حالا به این صورت مطرح نشده بود که آیا سینمای دینی میتواند وجود داشته باشد یا نه؟ این هماندیشی یا سمینار،طرح موضوع کرد،سؤال را مطرح کرد که اصلا سینمای دینی چیست؟اما بههرحال هرکسی یک تعریفی برای خودش دارد.
به نظر من ما اگر هم در سینمای دینی از یک قالب تاریخ ادیان استفاده بکنیم از یک داستان مربوط به آندوره استفاده بکنیم،باید به این دلیل باشد که رفتار اولیا و انبیاء را به عنوان الگوهای زندگی نشان بدهیم،نه برای اینکه صرفا یک تاریخ مذهبی گفته باشیم."