خلاصه ماشینی:
"و البته ضعف بنیادی تاتوره در همین روایت اغراقشدهء آن است:پناه جستن به مایهها و حوادثی که سبب بیشتر شدن وجه احساسی فیلم میشود و در نهایت-و در خیال فیلمساز-میتواند تماشاگر را به آدمهای فیلم نزدیکتر گرداند که البته اینطور نمیشود.
برای نمونه،میتوان مرگهای پیدرپی آدمهای فیلم را مثال زد که قرار است کارکردی در جهت نشان دادن استبداد نظام حاکم،از یک سو باشد و از سویی دیگر نشانهای بر خرد شدن انسانهای اسیر شده در این دایرهء بسته است.
از این لحاظ «پوراحمد» در بیبی چلچله تمام کوشش خود را میکند که بار احساسی و عاطفی فیلم را افزون کند و در پارهای از لحظات به چنین نیتی نائل میآید.
آلبوم تمبر تقریبا روی دو مایه تأکید دارد:یکی ارتباط صمیمانهای که بین بچهها برقرار است و درنهایت سبب شناخت آن دو از یکدیگر میشود و دیگری عشقی که هر دوی آنها و پدر به تمبر دارند؛عشقی که البته میتواند به گسست ارتباطهای انسانی و گسست او از جغرافیا شود.
گاویار به عنوان آخرین بخش از مجموعهء آیندهگان به دو علت با دیگر قسمتهای آن مجموعه اشتراک دارد:یکی اینکه باز موتور محرکهء ماجرا نوجوانی است که به بحرانی گرفتار میشود و دیگری اینکه فیلم دوباره روی مایهء ارتباط استوار است.
از نگاهی کودکانه که بنگریم،گام نهادن در چنین راهی،به نظر نوعی اثبات وجود و آزمایش برای رسیدن به فردیت است؛استقلالی که اغلب کودکان در پی آن هستند و به خیال کودکانهء خود،اصرار بر آن،به مهار کردن دنیایی میانجامد که نقش اصلی آن به عهدهء بزرگسالان است."