خلاصه ماشینی:
"وقتی کسی به سؤال اول پاسخ دهد که مثلا آزادی از فلان چیز، پرسشهای مهم دیگری که به ذهن میآید عبارتند از این که: آیا آزادی از آن شیء مجاز است؟ مشروع است یا نامشروع؟ حق است یا باطل؟ درست است یا نادرست؟ مطابق با ارزشهای اعتقادی است یا با آنها تضاد دارد؟ به خیر و سعادت میانجامد یا بدبختی و شقاوت؟ و سرانجام آزادی از آن چیز باید انجام گیرد یا نباید انجام پذیرد؟ بدینسان به این جا میرسیم که بدانیم حق چیست و باطل کدام است، ملاک صدق و کذب قضایا چیست، آیا اصلا حق و باطل شناختنی هستند، مطلقند یا نسبی، آیا برای شناخت درستی و نادرستی اعمال و رفتار ملاک واحدی وجود دارد، ارزشها و ضدارزشها ثابت و متعین هستند یا متغیر و اعتباری، ارزشها را چه کسی معین میکند و سرانجام تعیینکننده بایدها و نبایدهای زندگی انسان کیست؟ در این جا بحث به شاخههای اصلی و فرعی متفاوتی تقسیم میشود و هر شاخه آن به یک پاسخ مستقل و بنابراین به یک دستورالعمل مخصوص پیرامون آزادی و حدود آن میرسد.
تأثیر مبانی معرفتشناسی دین در تلقی از آزادی بدینسان اگر خدا بجز نقش آفرینندگی واجد نقش پرورندگی نیز هست و علاوه بر خالقیت و الوهیت، شارعیت و ربوبیت نیز دارد و معینکننده بایدها و نبایدهای زندگی آدمی است، و اگر انسان موجودی مسؤول است و اعمال او باید بر مدار هدایت و کمال و تربیت باشد تا هدف نهایی خلقت متجلی شود و در همان حال مختار است که به جای عزت کمال به ذلت ضلال تن دهد؛ علاوه بر این چون تربیت اضافه بر حوزه ذهن و نظر، با عالم واقع و عمل پیوندی وثیق دارد، تمامی رفتارهای فردی و اجتماعی انسان با آزادی او رابطه دارد."