چکیده:
تحلیل و توضیح چرخه های اقتصادی، به ویژه رکود تورمی درکشورهایی که صادرکننده مواد اولیه هستند و نظیر اقتصاد ایران در بخش تولید وابستگی قابل توجهی به کالاهای واسطه ای وارداتی دارند، نیاز به تصریح متفاوت و دقیق تری از ساختار عرضه اقتصاد و شناسایی حلقه های ارتباطی داخلی و خارجی در مقایسه با الگوهای استاندارد کلان دارد. در این دسته از کشورها تغییرات نرخ ارز عمدتاً ناشی از تغییرات برون زای قیمت های نسبی کالاهای وارداتی به صادراتی (قیمت های جهانی) است. به غیر از مورد مذکور، سایر تکانه های خارجی مانند تحریم های بین المللی نیز با ایجاد محدودیت های تجاری و افزایش هزینه مبادلات با اثرگذاری بر قیمت های کالاهای وارداتی و صادراتی و تغییر رابطه مبادله می توانند به تغییرات نرخ ارز شدت ببخشند. بروز تکانه های منفی خارجی و در پی آن تغییرات نرخ ارز از طریق تغییر در بازدهی انتظاری، ترکیب سرمایه گذاری در دارایی های داخلی و خارجی و از مجرای تغییر قیمت کالاهای نهایی وارداتی، سبد مصرف خانوار و اجزای تقاضای کل اقتصاد را تغییر می دهد. به علاوه، زمانی که زنجیرۀ عرضه اقتصاد به جریان واردات وابسته باشد، تکانه های منفی خارجی از مجرای افزایش قیمت کالاهای واسطه ای وارداتی و ایجاد اخلال در زنجیره عرضه بر بخش عرضه اقتصاد اثرگذار است. تحقیق پیش رو با رویکرد الگوهای اقتصاد باز نوکینزی در چارچوب یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی با گسترش بخش عرضه اقتصاد از طریق تفکیک کالاهای واسطه وارداتی و داخلی به عنوان اجزای تشکیل دهنده زنجیرۀ عرضه و اضافه کردن مکانیزمی برای اثرگذاری تحریم های بین المللی، مجرای متفاوتی را نسبت به سایر مجاری تعیین کننده در اثرگذاری تغییرات نرخ ارز برای اقتصاد ایران لحاظ می کند تا از این طریق تشدید رکود تورمی به واسطه تکانه های خارجی در ایران را از زاویه ای دیگر توضیح دهد.
Explanation of economic cycles, especially stagflation in an oil-dependent economy with high dependency on imported intermediate goods requires a prototypical representation of the supply side and the propagation mechanism of the external shocks. In commodity-exporting countries, exchange rate changes are often caused by exogenous changes in the terms of trade. Apart from this, foreign shocks such as international sanctions restrict and increase transaction costs of foreign trade, thereby, not only affect external relative prices but also disrupt the supply chain, thus can be very strong source of economic cycles or stagflation episodes. External shocks modify investment decision regarding domestic and foreign assets, significantly affect household’s consumption and hence the demand side of the economy. Where the final production is highly dependent on imported intermediate goods, negative foreign shocks (i.e. sanctions) can disrupt supply chain, via imported intermediate goods channel, and affect output supply price. Therefore, transmission mechanism of the external shocks in an economy with the above features requires appropriate modeling of both demand and supply sides. In order to explain the observed episodes of stagflation in the Iranian economy we expand the supply side of a typical new Keynesian DSGE model by introducing and separating imported and domestic intermediate goods in the production function as components of the supply chain and introduce an extra channel for the impact of external shocks on output, inflation, and consumption.
خلاصه ماشینی:
پژوهش حاضر با رویکرد الگوهای اقتصاد باز نوکینزی در چارچوب یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی با گسترش بخش عرضه اقتصاد از طریق تفکیک کالاهای واسطه وارداتی و داخلی به عنوان اجزای تشکیلدهندۀ زنجیره عرضه و اضافه کردن سازوکاری برای اثرگذاری تحریمهای بینالمللی، مجرای متفاوتی را نسبت به سایر مجاری تعیینکننده در اثرگذاری تغییرات نرخ ارز برای اقتصاد ایران لحاظ میکند تا از این طریق تشدید رکود تورمی به واسطه تکانههای خارجی در ایران را از زاویهای دیگر توضیح دهد.
نتایج بهدستآمده نشاندهندۀ سهم 50 درصدی شوکهای رابطه مبادله در نوسانات تولید کل کشورهای آفریقایی اس 3 nbeta"/>nbeta"/> (2011؛ 2013)، با لحاظ کردن نقش نهادههای وارداتی در ساختار تولید بنگاههای داخلی و همچنین محدودیت من Gali & Monacelli Kose & Riezman Senbeta برای کشورهای کمدرآمد 1 (آفریقای زیرصحرایی) 2 به بررسی نحوۀ واکنش متغیرهای اقتصاد در پی اصابت تکانههای داخلی و خارجی پرداخته است.
, 1982; Olson, 1982; Matsen & Torvik, 2005; Khan & Knotek, 2015).
پژوهش پیشارو در چارچوب یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی با تفکیک کالاهای وارداتی به کالاهای مصرفی وارداتی در سبد مصرف خانوار و کالاهای واسطهای وارداتی به عنوان بخشی از زنجیره عرضه در بُعد اقتصاد کلان و با تعمیم مسئله بهینهیابی بنگاهها از طریق تلفیق کالاهای واسطهای وارداتی و داخلی در تابع تولید بنگاهها و در نهایت استخراج رابطه فیلیپس تعمیمیافته، سعی در بررسی اثرات افزایش نرخ ارز بر تورم (هزینه نهایی بنگاه) و شکاف تولید دارد تا بتواند رکود تورمی مشاهدهشده در دادههای اقتصاد ایران را در پی تکانههای منفی خارجی توضیح دهد.