خلاصه ماشینی:
"ایشان که تمایزاتی در چارچوب اندیشه فلسفی و سیاسی خویش دارند در این مسأله متفقالقولند که قانون و جامعه مدنی، امنیت و آزادی افراد جامعه را که در وضع طبیعی مخدوش است تضمین میکند، اما نه با از بین بردن ریشههای نزاع آدمیان و کنترل و هدایت درونی انسانها، بلکه با وضع قوانین قاطع و بدون مسامحه و صورت دادن نظمی مصنوعی براساس آن؛ نظمی ظاهری و مدنیتی قشری که سخن سولژنیتسین را به ذهن متبادر میکند که لایه ظاهری قانون و جامعه مدنی لیبرال چقدر نازک و سطحی است و کوچکترین فرصت فرار از چشم قانون کافی است تا خشونتبارترین اعمال و هولناکترین جنایات به وقوع بپیوندد و در صورت قرار گرفتن در شعاع دید قانون، بندبازی بر لبه تیز آن بهترین راه برای توجیه تبهکاری است.
»15 اما آیا با تأسیس حکومت مدنی بر این مبنا، اساس خشم فقرا، عقب نگه داشته شدهها و ستمدیدهها نسبت به ظالمان و جائران از بین میرود یا این که خشونت عده معدود زمینداران بزرگ و سرمایهدارها نسبت به کثیر ضعفا و مظلومان در چارچوب جامعه مدنی تئوریزه و قانونمند میشود؟ الکساندر سولژنیتسین نویسنده مبارز و اندیشمند روسی که سالها با کمونیسم مبارزه کرده است، در دانشگاه هاروارد امریکا درباره پیامدهای حکومت مدنی و قانون نظامهای لیبرال ـ دموکرات که نه بر مبنای اخلاق و رشد و تعالی توأمان معنوی و مادی بشر بلکه برای کنترل نزاعهای دائمی انسانها در وضع طبیعی تعیین شده است، میگوید: «مفاهیمی چون ایثار و از خودگذشتگی [در نظامهای لیبرال [بیمعناست و خویشتنداری داوطلبانه تقریبا هیچ جا به چشم نمیخورد."