خلاصه ماشینی:
"سایبرگها به منزلهء ماشین، میتوانند حتی بیش از چهار سال کارآیی خود را حفظ کنند، پس این محدودیت زمانی ناشی از محدودیت تکنولوژیک نیست بلکه عمدتا به مقطعی اشاره دارد که ورای آن فصل مشترک انسان/ماشین غیر قابل کنترل میشود...
در این بین پرسشهای ریچل بهجا است:او از دکارد میپرسد: «تا به حال این موضوع رو روی خودت امتحان کردی،آیا تا به حال اشتباه آدمی رو بازنشسته کردی؟» اما چون انسان نمیتواند تفاوتی را ببیند یا شناسایی کند، بدین معنا نیست که چنین تفاوتی وجود ندارد:شاید کاملا تفاوتهایی درونی وجود داشته باشد که نمیتوان بطور محسوس آنها را تشخیص داد.
درحالیکه سارا شوارتزنگر را وارد حوضچه مرگ میکند(زیرا ترمیناتور شخصا نمیتواند خود را نابود کند)دست مکانیکی ترمیناتور به پیروزی انسان اشاره میکند،انگشتان او علامت پیروزی را نشان میدهد، البته این عنصر بصری کلیشهای سهل الوصول است،ولی به شکل نمادین ادغام شدید انسان و ماشین را تصویر میکند.
اگر مفهوم انسان بیثباتتر از قبل بنماید،علتش بیتوجهی پوچگرایانه نسبت به انسانها نیست بلکه پرسشهایی است که فیلمهای ترمیناتور به خودی خود مطرح میسازند،پرسشهایی که صرفا میتواند تقابل بین انسان و ماشین را متزلزل کند، میدانیم که این تقابل به شکلی مسئلهساز و عمیق در فرهنگ ما حک شده است.
هر اشارهای نشان از یک جنبهء انسانی دارد که فیلم میخواهد آن را تصریح کند،ولی این امر صرفا با تأکید بر دستهایی مکانیکی صورت میگیرد که انسانها را حتی در عمل نابودگری به غیر(سایبرگها)پیوند میدهد."