خلاصه ماشینی:
"مفهوم عدالت از نظر فلاسفه الف ـ عدالت از نظر افلاطون و ارسطو افلاطون در کتاب جمهور درباره مدینه فاضله مورد نظر خود میگوید : «ما در آغاز کار، که شالوده شهر خود را میریختیم، یک اصل کلی در تصور داشتیم که اگر خطا نکنم آن اصل یا لااقل نوعی از آن اصل همانا عدالت است و ما این طور گفتیم و چنانچه به یاد داشته باشی بارها هم تکرار کردیم که هریک فرد در شهر ما باید منحصرا یک کار داشته باشد ؛ یعنی کاری که طبیعت او برای آن استعدادی خاص داشته باشد.
از یک طرف امام عقیده دارد اگر در جامعه فقیر و نیازمند پیدا میشود، به دلیل آن است که از مواهب الهی بخوبی استفاده نشده است، یا ثروتمندان شکمبارهای ازمتاع دنیا بیش از نیاز بهره بردهاند،35 که نمونهها و نشانه هایی از سوء توزیع رهآوردهای توسعه توسط دولت در میان افراد جامعه و غفلت دولت ازتحقق عدالت اجتماعی است؛ عدالتی که از یک سو متناسب با کار و تلاش و از طرف دیگر هماهنگ با نیاز افراد براساس برنامه اسلام در توزیع باشد.
به گفته مرحوم شهید مطهری «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر انکار اسباب و مسببات و ازجمله اراده و اختیار بشر بوده، چنین قضا و قدری اشکال سابق را پیدا میکرد، ولی دراسلام و تعالیم امام چنین قضا و قدری وجود ندارد و بشر مختار و آزاد آفریده شده است و خداوند به او عقل، فکر و اراده داده است و مانند سنگی نیست که آن را از بالا به پایین رها کرده باشند که تحت تأثیر جاذبه زمین خواه ناخواه به طرف پایین سقوط نماید، بلکه او همیشه خود را بر سر دو راهی میبیند که سرانجام یکی را انتخاب میکند."