چکیده:
در نوشتار یادشده، نویسنده به مناسبت تحلیل واقعهی عاشورا، به تبیین مسألهی
احیاگری پرداخته است. وی تعریفی از احیاگری را ارائه نموده و آن را به معنای تجدید
ساختمان، چه در مجموعهی فکری و چه در مکتب اجتماعی و چه در تفکر دینی دانسته
است. احیاگری زمانی ضرورت مییابد که تفکری اصیل و پایهای، آسیب دیده باشد و وجود
او را ابهامات و اوهام و خرافات چه از ناحیهی حاملان آن تفکر و چه از ناحیهی دشمنان
خارجی، فراگرفته باشد. در چنین زمانهای است که نیاز به احیاگری به عنوان یک ضرورت
تاریخی، خود را مینمایاند. مسألهی احیاگری در کتاب و سنت، مورد تأکید و توجه جدی
واقع گردیده و آن را در زمانهای دانسته که دین حق، در معرض برداشتهای سطحی و در
معرض کژیها و اعوجاجها قرار گرفته باشد.
افول اندیشهی دینی و احیای بدعتها و سنتهای غلط پس از دورهی نبوی، ضرورت
تام احیاگری را در سال 60 هجرت مینمایاند. زیرا جامعهی دینی گرفتار حاکمی فاسد،
جبار، ستمگر و هوسران واقع شده و زبونی عوام و انحراف خواص، سبب چنین بلیهای شده
است.
در بخش دیگری به شرایط یک احیاگر، همچون دشمنشناسی، اهل مخاطره بودن،
تعهد و دردمندی، دوری از عوام زدگی و مصلحت اندیشی را به عنوان عوامل و شرایط
احیاگری دانسته.
سپس به این مسأله که حسین بن علی در قلهی احیاگری تاریخی دورهی اسلامی قرار
دارد و اسوهی احیاگران است پرداخته شده.
لزوم تناسب عمل احیاگرانه، با عصر و زمانه نیز به بحث درآمده و نهضت حسین بن
علی علیهالسلام را نهضتی که تناسب روشنی با عصر و زمانه دارد، تحلیل نموده و این نهضت را
الگوی هموارهی احیاگران دنیای اسلام، تصویر نموده است، در نهایت راهکارهای لازمی را
برای تحقق احیاگری در زمانهی حاضر تحلیل نموده است.
خلاصه ماشینی:
"آیا دین حق میمیرد؟ آیا دین، به مثابه حقیقت، در معرض زوال و نیستی و نابودی قرار میگیرد و همچون دیگر پدیدههای عالم دچار مرگ و نابودی میشود؟ یا اینکه حقیقت دین، به دلیل اینکه فطری و نهادی بشر و منطبق بر اصول و موازین و نوامیس اصلی جهان است، هرگز نابود شدنی نیست؟ پاسخ این است که چون دین منطبق برمعیارهای عقلانی است و دارای حقیقت و گوهری فناناپذیر است، هیچ چیز دیگری قادر نیست به جای آن بنشیند و این حقیقت در تاریخ همواره به حیات نقش آفرین خود ادامه میدهد.
احیاگری نیاز زمانهی ما اکنون با توجه به پیدایش افقهای جدید در شرایط نوین جهانی و با توجه به پیدایش حساسیتهای تاریخی همچون توجه جهانی به دین، پیدایش انتظاراتی از دین در سطح جهان، امپریالیسم خبری، توطئهی جهانی علیه اندیشهی اسلامی، تصور ایجاد نظام تک قطبی بر پایه حکومت اسلامی در ایران، اوج تهاجمات علیه کلیت دنیای اسلام و تبلیغات زهرآگین علیه اندیشهی دینی و صدها مسألهی دیگر، اقتدا به عمل احیاگرانهی امام حسین علیهالسلام یک ضرورت حیاتی و اصلی در جامعه ما است.
40 بالاخره این راه گشوده شده (احیاگری و بسیج در آن) و بایسته است که با تکیه بر پایههای عظیم نهضت عاشورا، حاملان این تفکر و پرچمداران واقعی اندیشههای اسلامی و رفتارهای امام شیعه، چنانکه شایسته شأن و منزلت و هدفهای بلند پرچمدار حادثه کربلا است، بر آیند و از نوسامانی را پدید آورند که با خواستهها و رویکردهای عصر جدید و ترفندهای پیچیده و متنوع و رنگارنگ و در هم رفته مدعیان سلطه بر بشر و کسانی که خود را به دلیل برخورداری از مکنت و قدرت، صاحب حق میدانند، تناسب داشته باشد."