چکیده:
در نظام جمهوری اسلامی مهمترین و کارآمدترین خدمت به بندگان خدا
تحقق اهداف نظام اسلامی است، که بر پایهی اصول و مبانی این نظام به
وجود آمده باشد، که در رأس آن اهداف برقراری عدالت اجتماعی است،
زیرا به تعبیر مقام معظم رهبری: «ایجاد دنیای حقیقتا آباد مردم، به
استقرار عدالت بستگی دارد، چرا که اگر رشد اقتصادی و درآمدهای
کشور افزایش یابد، اما عدالتی در کار نباشد تنها دنیای عدهای خاص آباد
میشود، در حالی که اسلام به دنبال بهبود وضع زندگی عموم مردم
است.» و از آنجا که «اساس نظام اسلامی خدمت به مردم است».
«مهمترین وظیفهی مسؤولان حفظ جهتگیری دینی نظام اسلامی و
جلوگیری از کم رنگ شدن ارزشهای اسلامی این نظام و همسو شدن آن
با جهتگیری نظم جهانی مورد نظر تمدن مادی غرب است.» زیرا اگر
قرار است نظام اسلامی به اهداف اصلی خود، که همان خدمت به
محرومان و استیفای حقوق آنهاست، دست یابد، و سیاست مداران نظام
در چنبرهی قدرت گرفتار نشوند، و سیاست نظام بر مدار منافع
قدرتمندان نگردد، باید «امور کشور و آبادانی براساس اهداف نظام
اسلامی اجرا شود، [در این صورت است که] دیگر شاهد پدیدههایی
مانند اشرافی گری و فاصلهی طبقاتی نخواهیم بود.»
خلاصه ماشینی:
"چکیده در نظام جمهوری اسلامی مهمترین و کارآمدترین خدمت به بندگان خدا تحقق اهداف نظام اسلامی است، که بر پایهی اصول و مبانی این نظام به وجود آمده باشد، که در رأس آن اهداف برقراری عدالت اجتماعی است، زیرا به تعبیر مقام معظم رهبری: «ایجاد دنیای حقیقتا آباد مردم، به استقرار عدالت بستگی دارد، چرا که اگر رشد اقتصادی و درآمدهای کشور افزایش یابد، اما عدالتی در کار نباشد تنها دنیای عدهای خاص آباد میشود، در حالی که اسلام به دنبال بهبود وضع زندگی عموم مردم است.
ایمان به خدا و تأثیر آن در مردم سالاری دینی بر خلاف آنچه که حاکمان قرون وسطی، در پناه کلیسا برای هر نوع پایمال کردن حقوق مردم و ایجاد هر نوع استبدادی، دین را مجوز خود قرار میدادند، و خود را از هرگونه جواب گویی در برابر مردم آزاد و رها میدانستند، و تنها چیزی که برای مردم قائل بودند وظیفه و تکلیف بود و بس، صاحبان این اندیشه با این استدلال که حکمران فقط در برابر خدا مسؤول است و دیگری حق بازخواست از او ندارد، راه را برای هر نوع ترک تازی خود فراهم ساخته بودند، در حالی که چنین برداشتی از دین هرگز با اندیشهی سیاسی و اجتماعی اسلام سازگاری ندارد، لذا به نظر شهید مطهری : از نظر فلسفهی اجتماعی اسلامی نه تنها نتیجهی اعتقاد به خدا، پذیرش حکومت مطلقهی افراد نیست و حاکم در برابر مردم مسؤولیت دارد، بلکه از نظر این فلسفه، تنها اعتقاد به خداست که حاکم را در مقابل اجتماع مسؤول میسازد و افراد را ذیحق میکند و استیفای حقوق را یک وظیفهی شرعی معرفی میکند."