چکیده:
تجربهی دینی و عرفانی از اسرار و عجایب عالم انسانی بوده و کلید علم
به این اسرار شناخت روح انسان است. به عقیدهی عرفا روح انسان مظهر
تجلی خداوند بوده و انسان مرآت ذات، صفات و افعال خداوند
میباشد. همچنین انسان عالمی است منطبق با کل عوالم هستی و لذا
راه وصول به خداوند و دیگر حقایق ماورای طبیعی، که از آن به تجربهی
دینی و عرفانی نام میبرند، سیر و سلوک انفسی است. مسیر این سیر و
سلوک، روح و قوای روحی انسان است. عرفا قوایی نظیر خیال و واهمه
را مبدأ مکاشفات و الهامات میدانند و از نظر آنان کشف و شهود امری
است ذو مراتب که بالاترین مرتبهی آن متعلق است به انبیا. بعضی از
عرفا وحی و الهام و نیز مکاشفه و مشاهده را متمایز دانسته و معتقدند
وحی مخصوص انبیا، الهام مختص اولیا و کشف برای اهل سلوک
میباشد.
خلاصه ماشینی:
"پس به صورت عالم اصغر تویی پس به معنا عالم اکبر تویی ظاهرا آن شاخ اصل میوه است باطنا بهر ثمر شد شاخ هست گر نبودی میل و امید ثمر کی نشاندی باغبان بیخ شجر پس به معنا آن شجر از میوه زاد گر بصورت از شجر بودش نهاد (38) ابن عربی راجع به جامعیت انسان نسبت به تمام حقایق عالم میگوید: خداوند در انسان تمام حقایقی را که از حق تعالی در عالم کبیر منفصل خارج و ظاهر شده است، ایجاد فرمود و این مختصر شریف یعنی انسان را به اعتبار این جمعیت اسمائی و حقایق مذکور، روح عالم قرار داد و از جهت کمال صورتش عوالم علوی و سفلی مسخر اویند.
پس مراد از عارف در اینجا، آن عارف کامل متصرف در وجود است، نه آن کسی که عارف به حقایق و صور هستند، ولی تصرفی برای او نیست، و این که شیخ فرمود خارج از محل همت برای این است که از اصحاب سیما و شعبده احتراز کند چون آنان صور خارج از خیالاتشان را ظاهر میکنند، لکن خارج از مقام خیال نیست و آن صور را در خیالات حاضران به سبب تصرفشان در خیالات ظهور میدهند و عارف متمکن در تصرف به سبب همت خود خلق میکند، در عالم شهادت، آنچه را که خلق میکند، چون دیگر موجودات عینیه، قائم به ذات خودشانند و در عالم غیب نیز خلق میکند، صور روحانیه را و آنها را در عالم ارواح وارد میکند (78) ."