چکیده:
سوره فیل و ماجرای اصحاب فیل همواره مورد توجه تاریخ نگاران و مفسران بزرگ
قرار گرفته و هر کدام به بخشی از این ماجرا پرداخته اند. در این مقاله، در ابتدا
سعی شده از اطلاعاتی که از منابع عربی، حبشی، رومی و یونانی و به ویژه سنگ نوشته ها
درباره زندگی ابرهه به دست آمده است تا حد امکان، تصویر روشن و دقیقی از شخصیت و
زندگی ابرهه فراهم شود. سپس به زمینه های تاریخی آن روزگار و چگونگی به قدرت رسیدن
ابرهه و اقدامات او و جنگ هایش با توجه به آثار به دست آمده در این زمینه و دلیل
حمله ابرهه به مکه اشاره شود. هم چنین با تطبیق نظرات تاریخ نگاران عرب و غیرعرب
سعی شده است نظر درست را درباره این ماجرا از میان آن ها مشخص سازیم و با بررسی
نظرات گوناگون تاریخی در زمینه سال وقوع این ماجرا ـ مشهور به «عام الفیل» ـ و
آوردن دلایل مستند زمان دقیق این حادثه را مشخص سازیم.
در پایان، بحثی تحلیلی به اختصار، درباره سوره فیل و روایات مختلفی که در این خصوص
در منابع تاریخی و تفاسیر آمده است، ارائه شده و با تطبیق آن ها با یکدیگر، درستی
یا نادرستی آن آشکار گردیده است.
خلاصه ماشینی:
"([44]) از جانشین ذونواس در منابع گوناگون به اریاط، ابرهه و اسیمیفایوس نام برده شده است که از میان آن ها اسیمیفایوس به دلیل وجود مطالب سنگ نوشته های حمیری و گزارش پروکوپیوس، قابل قبول تر می باشد که این در گزارش های عربی نادیده گرفته شده است.
شاید مبهم بودن گزارش های تاریخ نگاران عرب به آن دلیل است که آن ها دو لشکرکشی حبشه به یمن در دوران ذونواس را درهم آمیخته اند یا این که فقط به یکی از آن سه تن ـ یعنی اریاط ـ اشاره کرده اند.
no281 موزه استانبول که ریکمانس Ryckmansمتن آن را خوانده و منتشر کرده است، برمی آید که اگر سنگ نوشته CIH621 نیز نوشته سمیفع اشوع باشد، پس از سرنگونی ذونواس، وی از سوی شاه حبشه به فرمان روایی یمن گمارده شده، ولی پس از مدتی، شورشی به وجود آمده و حبشیان فرد دیگری را به جای او منصوب کرده اند.
([56]) بنابراین، نتیجه گرفته می شود آنچه در تمام گزارش آورده اند مبنی بر این که ابرهه پس از فتح یمن، بدون هیچ حادثه ای به عنوان یک مسیحی از طرف شاه حبشه به فرمان روایی یمن منصوب شد، کاملا نادرست است؛ زیرا با گزارش های مستقل تضاد پیدا می کنند.
(سطر 1 ـ 9) در متن این سنگ نوشته، اگرچه ابرهه خود را جانشین شاه «اکسوم» دانسته، اما فرمان روای مطلق یمن و هم پیمان نجاشی حبشه بوده و نجاشی را در این نوشته فقط «شاه جعز» خوانده است."