خلاصه ماشینی:
"کما این که فارابی در این راستا, درخصوص اجتماع مدنی و ماهیت, ضرورت و شرایط آن, در کتاب السیاسه المدنیه نیز تصریح می نماید که: ((الانسان من الانواع التی لا یمکن ان یتم لها الضروری من إمورها و لا تنال الافضل من احوالها الا منها کثیره فی مسکن واحد)),(61) انسان از جمله انواع موجودات و جانورانی بوده که نه به امور ضروری و اولیه زندگی خویش همچون غذا و به ویژه امنیت خواهد رسید و نه به حالت ها و مراتب برتر و افضل موجودیت و حیات خویش دست خواهد یافت, مگر با اجتماع و زیست گروهی افراد و گروه های اجتماعی بسیار در مسکن و قلمرو واحد; انسان هایی که در همین راستا از نظر وی با او در هدف و غایت مشترک هستند و با اشتراک مساعی و با کار صنفی / تخصصی, تقسیم کار اجتماعی و بر این اساس با تبادل کار, کالا و خدمات, با هم هم گرایی و هم بستگی داشته باشند.
54 ـ 55 ـ لازمه شناخت دقیق ماهیت یا چیستی و حقیقت یا هستی, خاستگاه, ویژگیها و تمایزات انسان و نهادها و هنجارهای انسانی و اجتماع انسانی و مدنی به عنوان مبدإ و موضوع ((علم مدنی)), همان گونه که اشاره شده است, عبارت است از: شناخت ماهیت, حقیقت و واقعیت اراده و اختیار, عقلانیت, آگاهی و تدبر و تدبیر و قبل از آن انسان شناسی مدنی یا شناخت ماهیت, حقیقت و واقعیت حیوان یا انسان مدنی و سیاسی, قابلیت ها و ظرفیت ها یا استعداد و امکانات بالقوه و بالفعل و متقابلا نیازمندیها, مطلوبیت ها و مطلوب ها و طلب های جسمی بدنی یا فکری عقلی و روانی نفسانی و روحی فطری او ـ همچنین شامل چگونگی گرایش یا مرویه و منهیه در تعبیر ((فارابی)) و عقل نظری عملی بوده و در برگیرنده مبادی یا اسباب فلسفی مدنی و نیز مبادی الهی و طبیعی به ویژه محیطی و پیرامون انسان مدنی, اجتماع مدنی و مدینه می باشد."