خلاصه ماشینی:
"به عبارت دیگر نویسنده به وجود فرصتها و تهدیداتی از ناحیه جهانی شدن برای انقلاب اسلامی باور دارد؛اما از آنجا که چهره فعلی-و آنچه در مقام عمل از جهانی شدن محقق شده-بیشتر«تهدید برانگیز»است تا«فرصتساز»؛این جنبه از بحث را برجسته و مورد توجه قرار داده است.
9توجه به این دو شاخص،از آنجا که ماهیت معادله امنیتی جمهوری اسلامی ایران را(به مثابه بازیگر سیاسی ای که حامل ارزشهای فرهنگی انقلاب اسلامی است) در مواجهه با سایر واحدهای سیاسی،به خواننده میشناساند،ضروری میباشد.
»11 با این توضیح و باتوجه به شکاف فرهنگی بین مکتب اسلام-آنگونه که حضرت امام رحمة الله علیه بیان داشته و مبنای تأسیس جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است-با مکتب لیبرالیستی-که صورت رادیکالی آن توسط آمریکا دنبال میشود-میتوان چنین استنتاج نمود که محیط امنیتی به شدت ملتهب گردیده و برخلاف گذشته،تعارضهای فرهنگی تا سطح معادلات امنیتی ارتقا خواهند یافت.
این ارتباط متعارض و دوگانه که از آن به«رابطه متقابل:در گره-بر گروه»63یاد میشود،حکایت از آن دارد که:جهانی شدن با دامن زدن به فرآیندهای اجتماعی تازه(مانند جنبشهای مختلف و متنوعی که در غرب و براساس فرهنگ غربی در سطح روابط فردی،اجتماعی و یا سیاسی پدید آمدهاند)عملا به انتقال هنجارهای موردنظرش نایل آمده و بدین ترتیب، واحدهای سیاسی مقابل و مکاتب عقیدتی رقیب خود را،از درون دچار چالش مینماید.
بر این اساس میتوان پیشبینی نمود که جهانیسازی چهار گونه از تعارضها را بین جمهوری اسلامی ایران-به عنوان حامل ارزشهای عالی اسلامی که از طریق انقلاب اسلامی به درون جامعه و حکومت را یافتهاند-با قدرتهای مسلط و برتر جهان معاصر که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی،خود را تنها بازیگر مطرح و شایسته سیادت بر گستره جهانی میبینند،احیا نماید: اول."