چکیده:
کلام خدا یکی از مسائل اساسی علم کلام، فلسفه، عرفان، تفسیر و علوم قرآن است. متکلمین از نظر حدوث و قدم و کلام لفظی و نفسی به آن مینگرند، اما عرفا آن را بیان آنچه در دل است، خواندهاند؛ به همین جهت کلام را با لفظ برابر ندانسته و فعل خدای تعالی را نیز کلام و قول او میشمارند. مقاله حاضر کلام خدا را از این دیدگاه بررسی کرده و به تفاوتهای اساسی بین کلام و کتاب خدا پرداخته و کلام خدا را صرفنظر از اختلاف حیثیات همان کتاب خدا دانسته است؛ سپس به بیان مراتب کلام و کتاب پرداخته و پس از بیان درجات تشکیکی آنها مخاطب کلام خدا را در هر کدام از این مراتب بیان کرده است.
خلاصه ماشینی:
"صدرالدین قونوی گوید: «کلام به معنای تأثیر متکلم در مخاطب است، به قوهای که تابع اراده او باشد و به آن وسیله آنچه در نفس اوست به مخاطب ابراز شده و به او رسانده شود، و ایجاد حقتعالی اعیان ممکنات را نیز چنین است؛ زیرا آنها کلمات و حروف خدای تعالی هستند که آنها را به وسیله حرکت حبی غیبی از نفس خود اظهار نموده تا به وسیله این کلمات خداوند و اسماء و صفات او شناخته شوند»[1].
حضرت امام خمینی میفرماید: «طبق تحقیق عرفانی خدای تعالی در مرتبه و مقام احدیت نیز متکلم میباشد، و تکلم او همان فیض اقدس(4) و تجلی اعلای اوست و مخاطب این کلام ابتدا حضرت اسمای ذاتی است»[14] و به بیان دیگر گوییم: کلام در مرتبه احدیت یعنی اظهار آنچه در غیب احدیت نهفته است و چون این اظهار بوسیله تجلی ذاتی بر حضرت واحدیت(5) است، مخاطب این مرحله از کلام همان حضرت اسماء و مقام واحدیت است.
با یک دقت عرفانی روشن میشود که قرآن کریم کلام خداوند است که ذات مقدس با دو اسم شریف «ظاهر» و «متکلم» در آن تجلی نموده است، و حضرت واحدیت نیز مخاطب کلام مرتبه احدیت است که حقتعالی با اسم مبارک «باطن» در آن تجلی یافته است و اما مقام غیب الغیوبی: عنقا شکار کس نشود دام بازچین کاینجا همیشه باد بدست است دام را منابع1) قونوی، محمدبن اسحاق؛ اعجاز البیان فی تأویل أمالقرآن، چاپ سوم، قم، انتشارات ارومیه، 1404 ق."