چکیده:
این تحقیق میکوشد تا در خلال تحلیل محتوای پایاننامههای علوم اجتماعی در مقاطع تحصیلات تکمیلی به«شناخت اجتماعی»در حوزهء جامعهشناسی علم دست یابد.براین اساس،این موضوع را با توجه به سؤالهایی از قبیل اینکه بیشترین حوزه مورد مطالعهء دانشجویان(فراوانی و گرایش)و رابطهء آن با دورههای مختلف،که در طول سالهای 1364 تا 1375 را به لحاظ اجتماعی جامعهء ایران تجربههای مختلفی را از سر گذرانده است،چیست؛ روند استفاده از منابع لاتین در طول این سالیان چگونه بوده است؟و برخی سؤالات دیگر. نتایج،نشاندهندهء وجود رابطه بین موضوعات مورد انتخاب دانشجویان و دورههای مختلف است.همچنین به مرور،تعداد و نسبت استفاده از منابع لاتین افزایش پیدا کرده است
خلاصه ماشینی:
"اطلاعات جدول 2-5 بیانگر تفاوت موضوعی در برخی از حوزهها و تشابه در بعضی دیگر است؛بهطور مثال،حوزههای«قشربندی اجتماعی و نابرابریها»و«آموزش و پرورش»در بین دو عرصهء مورد مقایسه دارای تفاوتهای بسیاری است؛به این معنا که این دو حوزه بسیار بیشتر مورد توجه دانشجویان تربیت مدرس قرار داشته و در مقابل در نامهء علوم اجتماعی به این حوزهها کمتر توجه شده است.
در مورد حوزهء آسیبشناسی و انحرافات اجتماعی نیز این نکته قابل ذکر است که توجه به این حوزه در سالهای اخیر از فراوانی بیشتری برخوردار شده است که این امر را بدینشکر میتوان تفسیر کرد که متأثر از اوضاع پس از جنگ و نابسامانیهایی که جنگ پدید آورده و همچنین وضعیت نابسامانی که در اثر پیش گرفتن برنامههای توسعه و نوسازی در عرصههای اجتماعی به وجود آمده است؛از جمله شکاف طبقاتی، پدیدههای آسیبشناسانه و انحرافات اجتماعی به عنوان یکی از مسائل اجتماعی خود را به گونهای برجستهتر نشان داده و زمینه را برای سؤالبرانگیزی و مسألهآفرینی در اذهان دانشجویان فراهم آورده است.
البته اینگونه بررسی در عرصهء«مطالعات کتابداری»صورت میپذیرد،ولی از چشمانداز جامعهشناسی واجد این اهمیت است که در یک بررسی علمی همانند کار پایاننامه تا چه اندازه از منابع اصلی بهنگام،که عمدتا خارجی است،استفاده میشود و این شیوه تا چه اندازه به عنوان یک هنجار علمی در بین دانشجویان پذیرفته شده است؛ آیا در سالهای مختلف تفاوتهایی در این زمینه قابل مشاهده است؟لذا،پاسخ به سؤالهای فوق ضرورت توجه به ان بعد از پایاننامهها را مطرح میسازد."