چکیده:
نفت،همواره اقتصاد و سیاست را از خود متأثر ساخته است.تمرکز این کالای استراتژیک در کشورهای جهان سوم و نیاز فزاینده و حیاتی کشورهای صنعتی غرب به این ماده حیاتی،کشورهای اخیر را بر آن داشته است تا با طراحی سازوکارها و روشهای کنترلی، منابع نفتی موجود در کشورهای صادرکننده جهان سوم را نهادینه کنترل کنند. از سوی دیگر ساختار اقتصادی و سیاسی کشورهای صادرکننده نفت نیز ازدرآمدهای نفتی آنان کاملا متأثر است؛اما حاکمیت رژیمهای اقتدارگرا و جوامع فاقد رقابت و مشارکت اجتماعی گروهها و نیروهای اجتماعی باعث گردیده است که سیاستهای خارجی و سیاستهای نفتی این کشورها به نوعی از ساختار حاکم قدرت و اقتصاد نفتی آنها متأثر باشد. در تعامل ساختار اقتصادی و جهانی صنعت نفت و اراده و خواست کشورهای صادرکننده نفت،نظریات مختلفی مطرح میشود که در برخی آنها نقش تعیینکنندهای به ساختار جهانی صنعت نفت در تبیین سیاستهای خارجی و سیاستهای نفتی کشورهای صادرکننده این ماده حیاتی داده شده است.دسته دوم نظریات بر اراده و خواست کشورهای صادرکننده نفت در تعیین سیاستهای خارجی و نفتی آنها تأکید دارد و سومین دسته نظریات، تعامل ساختار جهانی صنعت نفت و اراده و خواست کشورهای صادرکننده نفت را با غلبه و برتری متغیر اول در تعیین سیاستهای خارجی و نفتی کشورهای صادرکننده این کالای استراتژیک مطرح میسازد.
خلاصه ماشینی:
"»01 با توجه به تعامل اقتصاد و سیاست چه در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی از یک سو و بحث وابستگی متقابل و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ساختار صنعت نفت و دولتهای صادرکننده نفت از سوی دیگر در مجموع میتوان سه دسته دیدگاه را دربارهء این ساختار (Structure) و سیاستهای نفتی و سیاست خارجی کشورهای صادرکننده نفت (Agent) مطرح ساخت: 1-تسلط و غلبه کامل ساختار در تعیین سیاستهای جهانی نفت و سیاست خارجی کشورهای صادرکننده نفت این دیدگاه و نگرش بر این باور است که حیات،بقا و توسعه و رونق جوامع صنعتی غرب به نفت وابسته است و نفت این انرژی ارزانقیمت،عمدتا در کشورهای جهان سوم و منطقه خاورمیانه و خلیجفارس متمرکز است.
»31با توجه به نقش مسلط قدرتهای صنعتی غرب و ساختار جهانی صنعت نفت (structure) در تعیین سیاستهای نفتی و سیاست خارجی کشورهای صادرکننده نفت (Agent) است که میتوان نظریه فوق را در قالب نمودار به صورت زیر ترسیم کرد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) 2-استقلال نسبی دولتهای صادرکننده نفت در تعیین سیاستهای نفتی و سیاست خارجی خود هرچند ساختار جهانی در فرایند سیاستگذاریهای نفتی و سیاست خارجی کشورهای تولیدکننده نفت تأثیر مهمی دارد،نباید تصور کرد که این کشورها در فرایند سیاستگذاریها مسلوب الاراده و تماما محکوم نظم و ساختار نظام بینالملل و صنعت جهانی نفت هستند."