چکیده:
یکی از محورهای اساسی افتراق نظام مردمسالاری دینی از نظامهای دموکراتیک غربی مقولهی رهبری است و چون رهبری دینی (ولایت فقیه)رکن اساسی نظام مردمسالاری دینی را تشکیل میدهد اکثر انتقادات،شبهات و حملات متوجه جایگاه رهبری در چنین نظامی است. در این مقاله شاهد مقایسهای اجماعی در چهار مقولهی اساسی مربوط به رهبری(صفات و شرایط،روشهای گزینش،اختیارات، کنترل و نظارت بر رهبری)،بین نظام مردمسالاری دینی با نظامهای دموکراتیک غربی هستیم.
خلاصه ماشینی:
در بخش دوم مقالهی حاضر،روشهای تعیین رهبری در نظام مردم سالار جمهوری اسلامی مورد کنکاش و مطالعه و مقایسه با نظامهای دموکراتیک غربی قرار میگیرند و بخصوص با تأکید بر کاندیدایی نبودن رهبری در جمهوری اسلامی ایران و استفاده از مجمعی از خبرگان و کارشناسان برای شناخت و تعیین فرد واجد شرایط رهبری،برتری این شیوه بر روشهای انتخاب بالاترین مقام حکومتی در دموکراسیهای غربی-که در آنها،چنین شخصی با رأی مستقیم عامهی مردم و از بین کاندیداهای مختلف،انتخاب میگردد،-به اثبات خواهد رسید و در ضمن به«شبههی دور»که در خصوص شیوهی انتخاب رهبر در جمهوری اسلامی ایران مطرح گردیده است،بصورتی استدلالی پاسخ داده خواهد شد.
چرا صرفا باید نظر اکثریت را بر همهی این ملاکها و معیارها برتری داد؟ چه منطق عقلانی این روش را تأیید میکند؟و آیا مگر نه اینست که بسیاری از اندیشمندان و فلاسفهی سیاسی خود غرب این شیوه از دموکراسی را با استدلالهایی قوی،زیر سئوال بردهاند؟آیا رهبران و رؤسای جمهوری که بدین روش ضعیف،سخیف و غیر عقلانی انتخاب میشوند،ضرورتا بهترین افراد برای تصدی این جایگاه حساس خواهند بود؟آیا مگر هیتلر، موسولینی،صدام،ریگان،کلینتون و بوش به همین طریق انتخاب نشدهاند؟ اینچه لجاجتی است که مردم،نمایندگان و حکومتگران نظامهای دموکراتیک غربی؛با معیارها و ارزشهای اخلاقی،اعتقادی و حتی با تخصص و کارآمدی به عمل میآورند؟مگر شرایط عدالت و تقوا و مدیریت و شجاعت،چه ایرادی دارند که نباید در انتخاب عالیترین مقام حکومتی مد نظر قرار داده شوند؟و آیا نمیتوان ضمن در نظر گرفتن این صفات متعالی،رأی و نظر مردم را هم به صورتی منطقی در گزینش مقامات عالی حکومتی لحاظ نمود؟ اینها سئوالاتی هستند که برای هر انسان خردمند،منصف و کمالگرایی- چه در میان دینداران و چه در بین غیر دینداران-در خصوص مقولهی حکومت و رهبری مطرح میشوند و نظام مردمسالاری دینی پاسخهایی عقلانی و منطقی برای آنها ارائه نموده است.