چکیده:
بازسازی اندیشه دینی یکی از مولفههای اساسی گفتمان دینی ـ سیاسی ایران معاصر به شمار میآید که در جهت تجدید حیات دینی و کارآمدتر کردن دین صورت پذیرفته است. این بازسازی متضمن اهدافی چون تعمیم اندیشه دینی برای ایفای نقش برتر سیاسی و اجتماعی، همانند کردن آن با مقتضیات زمان و بهرهگیری از توانمدیهای دین جهت مبارزه با استبداد داخلی و سلطه خارجی بوده است. گسترش دامنه این بازشناسی در میان اندیشمندان شیعی ایران نقطه عطفی در تحولات فکری و عملی تاریخ معاصر ایران است. این مقاله در صدد است تا ضمن توضیح این مقوله و تاثیر آن بر گفتمان سیاسی شیعه، بازسازی اندیشه دینی را از دیدگاه استاد مطهری تبیین نماید.
خلاصه ماشینی:
"این چالشها و مبارزه طلبیها عکسالعملهایی را در لایههای مذهبی جامعه در پی داشت دگرگونی یاد شده از لحاظ کمی و کیفی تا پیروزی انقلاب اسلامی روند فزایندهای یافت و تأثیر جدی بر تفکر سیاسی معاصر شیعه بر جای گذاشت هر چند به طور کلی جریان تفکر اسلام فقاهتی در اصل ارائه دهنده بینش سنتی بود ولی در عین حال در درون خود آمادگی لازم برای نواندیشی را فراهم ساخت و در کنار آن اندیشه گرانی ظهور گردند که با طرح دیدگاههای خویش و به ویژه بیان دین به زبان روز و براساس مقتضیات زمان و مکان، تحولی عمده در پذیرههای سنتی دینی ایجاد کردند.
او به خوبی متوجه این نکته شده بود که بدون توجه به شرایط و مقتضیات زمانه طرح مجدد دین و تعمیم آموزشهای دینی در جامعه معنادار نخواهد بود او در واقع مقتضیات زمان را به عنوان مسئله اجتماعی برای تبلیغ دینی یک ضرورت میدانست و معتقد بود که «مهمترین مسئله اجتماعی اسلام و مقتضیات زمان است» (مطهری، 1368، ج، ص 11) او دریافته بود پرسش اساسی دین در عصر جدید این است که «آیا انسان میتواند مسلمان باشد و در عین حال خودش را با مقتضیات زمان تطبیق دهد یا نه؟»(مطهری،1368،ج، ص27) مطهری دین را به عنوان یک ایدئولوژی مطرح میکند و معتقد است از جمله کارکردهای ایدئولوژی ارائه یک تئوری و یک طرح جامع هماهنگ و منسجم است که هدف اصلی آن کمال انسان و تأمین همگانی بوده و در آن خطوط اصلی، روشها، بایدها و نبایدها، خوبها و بدها، هدفها و وسیلهها، نیازها، دردها و درمانها، مسئولیتها و تکلیفها مشخص شده و منبع الهام تکلیفها و مسئولیتها برای همه باشد."