چکیده:
این مقاله دلیل پدید آمدن نهضت فرهنگی شعوبیه را رفتار برخی از اقوام عرب می داند که پس از ظهور اسلام ،این دین را که برای نجات بشر از قید و بند بردگیهای گوناگون آمده بود وسیلهای برای برتریجویی و سلطه بر دیگر اقوام و ملتها قراردادند. شعوبیه عقیده داشتند که از نظر تعالیم اسلامی هیچ ملتی بر ملت دیگر سلطه و امتیازی ندارد. ایرانیان پیشاهنگ این نهضت فرهنگی بودند. در نوشتار حاضر نویسنده ضمن اشاره به زمینه های مختلف شکل گیری شعوبیه ، به بررسی تاثیرات حاصله از ظهور این جنبش در عرصه ادبیات میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"اینکه لفظ شعوبیه از چه تاریخی به کار رفته دلیل قطعی در دست نیست ولی احتمالا میان سالهای 132 تا 218 یا 227 هجری قمری یعنی در عهد عباسی اول این کلمه شایع شده است (ممتحن، ص 200) بنابراین اگر چه شعوبیان یعنی کسانی که منکر فضیلت عرب بر عجم بودند از همان ابتدا وجود داشتند و اندیشه آنان باعث تشکل و حفظ وحدت و ارتباط نهانی ایرانیان و تداوم هویت ایشان گردید ولی پیدایش و شهرت مکتبی به نام شعوبیه در زمان بنیعباس بود.
[16]- بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی نمیرم از این پس که من زندهام که تخم سخن را پراکندهام بناهای آباد گردد خراب ز باران و از تابش آفتاب پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند [17] - دقیقی دین زردشتی داشت و خود او گفته بود: دقیقی چهار خصلت برگزیده در این دنیا زهر خوبی و زشتی لب یاقوت رنگ و ناله چنگ شراب لعل و کیش زردهشتی [18]- و شعر زیر را در مورد برمکیان گفته بود: اذا ذکر الشرک فی مجلس آضاءت وجوه بنی برمک و ان تلیت عندهم آیه أتوا بالأحادیث عن مزدک [19] - اصمعی به سائقه عقیده ضد ایرانی و ضد شعوبی خود با ائمه (ع) نیز مخالف بود به طوری که وقتی مرد «ابوقلابه» خطاب به جنازه او گفت: لعن ا… أعظما حملوها نحود ارالبلی علی خشبات اعظما تبغض النبی و آل الب بیت و الطیبن و الطیبات (ابن خلکان، ج1، ص 213) [20] -وی که در عربیت متعصب بود از این امر سخت ناراحت بود و میگفت: انما الناس بالملوک و ما تفلح عرب ملوکها عجم لاادب عندهم و لاحسب و لاعهود لهم و لاذمم بکل ارض وطنتها امم ترعی بعبد کانها غنم یستخشن الخز حین یلمسه و کان یبری بظفره قلم «وضع مردم بسته به پادشاهان است و اعرابی که پادشاهان ایشان عجم باشند رستگار نمیشوند."