چکیده:
عرفان اسلامی در یک تقسیمبندی به دو بخش عرفان نظری و عرفان عملی تقسیم میشود.
این تقسیم با بهرهگیری از متون شریعت و کلمات عرفا و با توجه به محتوای مباحث
عرفانی صورت گرفته است.
این نوشتار با فرق نهادن بین تجربة عارفانه و علم عرفان نظری، به تبیین و توضیح
عناصر و مؤلفههای بنیادین علم عرفان نظری میپردازد. عناصر تشکیل دهندة علم
عرفاننظری عبارتاند از: عنصر روش ( کشف و شهود)؛ عنصر محتوا (وحدت شخصیه وجود)؛ و
عنصر تعبیر و ترجمه و توصیف. در خلال این تبیین از برخی شبهات در این زمینه و پاسخ
به آنها سخن به میان آمده، و در پایان با توجه به عناصر بنیادین عرفان نظری،
تعریفهایی از این علم مطرح شده است.
خلاصه ماشینی:
"بر این اساس، عارف و سالک الی الله در صورتی به مقام اتصال و اتحاد با حق نائل میآید که به صقع ربوبی راه یابد و متحقق به آن مقام گردد؛ نکته دیگر اینکه منبع مکاشفات, قلب است، و بر این اساس، کشف و شهود نوعی معرفت و شناخت است که از دل سرچشمه میگیرد و قلب انسان واجد آن میگردد؛ یعنی اگر قلب عارف و سالک بر اثر ریاضت و مجاهدت به حریم اسما و صفات الهی بار یافت پردههای حجاب ظلمانی و نورانی، یکی پس از دیگری از روی قلب او برداشته میشود، و در این هنگام کشف وشهود، به عارف دست میدهد؛ سوم اینکه کشف و شهود از مراتب یقین، و بلکه خود یقین است؛ چنان که در کلمات عرفا آمده است: «المشاهده حال رفیع و هی من لوائح زیادات حقائق الیقین» ( اللمع, 69) و نیز «الیقین هو الکشف» (همان, 70؛ التعرف لمذهب اهل التصوف,103).
گاهی فردی که خود شهود ندارد، میتواند با استناد به شهودات عارف تبیینهایی ارائه دهد؛ یعنی روی شهودات عارف کار عقلانی مستقل انجام دهد؛ بدین صورت که به کمک عقل تحلیلی و توصیفی مجموعة گزارشهای عارف را تجزیه و تحلیل کند و از آن تبیین جدیدی به دست دهد؛ برای مثال، تعبیر تجلی در کلمات عرفا آمده است و دربارة آن گزارشایی دادهاند."