چکیده:
این مقاله با تاکید بر ضرورت شناخت تضاد ذاتی نقش دکترین نظامی و ماهیت عدم تقارن، ویژگیهای یک دکترین کارآمد و ماهیت نبرد نامتقارن را برمیشمارد. ابهام و ناشناختگی و غیرمنتظره بودن رویدادها، ویژگی عدم تقارن شناخته شده و دکترین در پاسخ به این ویژگی باید با پرهیز از دیکته کردن اصول عملیاتی، دارای خلاقیت، ابتکار عمل و انطباقپذیر باشد تا بتواند با تهدیدات نامتقارن مقابله نماید. سپس نویسندگان، ویژگیهای دکترین کارآمد را در عصر عدم تقارن ذکر کرده و نحوه فراگیر کردن دکترین جدید از بالاترین تا پایینترین رده فرماندهی و مراکز آموزش تشریح شده است. در پایان نیز دو ویژگی تفکر خلاق و ابتکار عمل سازمان یافته در تمام سطوح فرماندهی و ترکیب این دو ویژگی را در استفاده از فناوری به عنوان پایه و اساس طراحی دکترین نظامی موفق، معرفی کرده و ضمن مقایسه دکترینهای نظامی گذشته آمریکا ـ که مبتنی بر برتری قدرت نظامی آمریکا تدوین شده ـ با دکترین نظامی مورد نیاز برای مقابله با جنگ نامتقارن، سابقه طراحی دکترین نظامی را به تیوریهای کلاسیک معتبر و بهرهگیری از تجارب جنگهای بزرگ اروپایی نسبت داده است. در نتیجهگیری نیز عنوان شده که دکترین نظامی باید برای ایجاد شرایط تفکر خلاق و ابتکار عمل در بهکارگیری نیرو انعطافپذیر و توانا بر پیشبینی ابهام و ناشناختگی باشد. ضمن اینکه بر ضرورت بازنگری دکترین در تمام سطوح برای حفظ اصول مفید و حذف اصول غیرمفید در مقابله با دشمن و بهرهگیری از برتریهای نامتقارن تاکید میکند.
خلاصه ماشینی:
"ابهام و ناشناختگی و غیرمنتظره بودن رویدادها، ویژگی عدم تقارن شناخته شده و دکترین در پاسخ به این ویژگی باید با پرهیز از دیکته کردن اصول عملیاتی، دارای خلاقیت، ابتکار عمل و انطباقپذیر باشد تا بتواند با تهدیدات نامتقارن مقابله نماید.
در پایان نیز دو ویژگی تفکر خلاق و ابتکار عمل سازمان یافته در تمام سطوح فرماندهی و ترکیب این دو ویژگی را در استفاده از فناوری به عنوان پایه و اساس طراحی دکترین نظامی موفق، معرفی کرده و ضمن مقایسه دکترینهای نظامی گذشته آمریکا ـ که مبتنی بر برتری قدرت نظامی آمریکا تدوین شده ـ با دکترین نظامی مورد نیاز برای مقابله با جنگ نامتقارن، سابقه طراحی دکترین نظامی را به تئوریهای کلاسیک معتبر و بهرهگیری از تجارب جنگهای بزرگ اروپایی نسبت داده است.
با اینکه کارشناسان نظامی ممکن است جزئیات را بهمنظور ارزیابی دکترین مورد بررسی قرار دهند ما باید درک کنیم که عملیات نامتقارن مفاهیم دوم و سومی نیز دارد که مطالعه سطحی، آنها را آشکار نمیکند.
آئین نامه رزمی بعدی در زمینه عملیات، نیازمند تأکیداتی در مورد ارائه و درک تأثیرات ثانویه و بعدی در رابطه با عملیات نامتقارن زمینی است و این مسأله باید بر اساس بررسی کامل تئوری نظامی پیشبینی شود.
اما آیا ما واقعا ماهیت عملیاتهای قرن21 و پیامدهای تئوریک آن را مورد بررسی قرار دادهایم؟ نومیدی کنونی در مورد دشمنان و عملیات نامتقارن تا چه حدی محصول نظریه عصر صنعتی است که تلاش میکرد عملیات عصر اطلاعات را هدایت کند؟ آیا شواهدی بر بیاعتبار شدن تدریجی مفاهیم دکترینهای گذشته وجود دارد این پرسشها برای ناچیز شمردن یا محو تمام نظریات و مفاهیم جاری نظامی نیست؛ زیرا اکثر آنها هنوز اعتبار دارند."