چکیده:
مولانا بزرگترین سراینۀ شعر عرفانی در ادبیات فارسی است که بررسی آرا او دربارۀ زنان میتواند به نوعی نمایندۀ تلقی عرفان اسلامی_ایرانی از زنان باشد. در بخش نخست مقاله، دیدگاههای منفی او که میراث مشترک جامعۀ گذشتۀ ایران بود، بررسی شد و در این بخش، دیدگاههایمثبت او را با ارائه نمونهها و شواهد لازم در سه محور بررسی میکنیم: 1- الگوهای ستوده از نظر مولانا؛ 2- زن در مقام مادری و نماد پردازیهای مربوط به آن؛ 3- زن در شبکه رفتارهای زناشویی. این بررسی نشان میدهد که مولانا از سویی تئوریهای معرفتی خود را دربارۀ زن که یکی از مسائل هستی است، بیان میکند و از سوی دیگر روشهای عملی انطباق با آن تئوریها را نشان میدهد. بدین گونه با حکایتها و تمثیلهای خود پلی میان زمین و آسمان میسازد و مریدان خود را با گذراندن از آن به اعتلا میبرد. اغلب تمثیلهای مولانا به نماد پردازی و سمبولیزم ختم میشود که سعی شده تا حد امکان بررسی و یادآوری گردد. اما بخش اصلی سمیولیزم زن، در قسمت بعدی مقاله خواهد آمد.
خلاصه ماشینی:
"از این رو بندگان نباید پذیرای دیگری باشند: مشتــــری مـــاست الله اشتــــــری از غــم هــر مشتــری هین بـرتـــرآ مشتـــریی جــو که جــویان تو است عالــم آغــــاز و پــایــان تــو است هین مکش هر مشتــری را تو به دست عشقبـازی با دو معشـــوقه بــد است 409 عشاق واقعی در عالم انسانی هم شاهد این حقیقت اند که رسم توحید، پرداختن به معشوقی یگانه است: چـــو وحـدت است عزبخــانة یکی گـویان (= موحدان) تو روح را زجــزحــق چـــرا عزب نکنی تو هیچ مجنون دیدی که با دو لیلی ساخت؟ چرا هوای یکی روی و یک غبب (= غبغب) نکنی؟ 410 2- از منظر خود مردان که معمولا رفتن در پی زنان متعدد، ناشی از حرص و شهوت ایشان است که صفتی مذموم و ناپسند است: جانی است تو را ساده، نقش تـو از آن زاده در ســادة آن بنگــر کان ساده چه تن دارد آیینة جان را بین هم ســاده و هم نقشیــن هر دم بت نو سازد گویی که شمـــن دارد گه جانب دل باشــد،گه در غم گل باشـد مانندة آن مـــردی کز حرص دو زن دارد 411 3- از منظر آزار روحی و رنجش زنانی که شوهرانشان به زنان دیگر میل میکنند؛ زیرا همچنانکه خداوند در قرآن مجید یاد کرده است، 412 مرد هرگز نمیتواند میان زنان خود عدالت را برقرار سازد و طبعا به یکی بیشتر تمایل خواهد داشت: هر آنکو صبــر کرد ای دل ز شهـــوتها درین منزل عوض دیدست او حاصل به جان زان سوی آب و گل چو شخصــی کــو دو زن دارد یکی را دل شکن دارد بدان دیگــر وطن دارد که او خوشتــر بـدش در دل 413 به خصوص اگر زنی، مادر فرزندان مرد باشد، به لحاظ زحماتی که در مقام مادری کشیده است، از دیدگاه مولانا سزاوار چنین آزاری نیست: … مــادر فــرزند را بس حقهاست او نه در خورد چنین جور و جفاست 414 غیرت یکی از مسائل مهم که در ارتباط با زن و در شبکه رفتارهای خانوادگی میتوان مطرح کرد، مسأله غیرت ورزیدن مرد در حق همسر خویش است."