چکیده:
واژه دروغ از مفاهیمی است که علی رغم کاربرد فراوانی که در تعاملات رفتاری دارد، تعریف صریحی از آن در دست نیست. این نقیصه مایه سردرگمیهای متعدد و موجب پیدایش دروغهای مجاز شده است. دروغ از یک طرف عملی غیراخلاقی و از طرف دیگر مسبب اعمال غیر اخلاقی دیگر هم میشود، از همین جهت نسبت به گناهان دیگر حائز اهمیت است. در این نوشتار به مفهوم دروغ، ارتباط آن با انحرافات اجتماعی و بیان دیدگاههای سه گانه درباره آن پرداخته شده است و سپس به کارکرد اصلی دروغ، علل و پیامدهای فردی و اجتماعی آن اشاره شده و آنگاه این خصلت غیر اخلاقی، به اختصار از منظر دین مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"برای مثال در جامعه دینی ما حساسیت بیشتری نسبت به بدحجابی تا دروغگویی وجود دارد، به طوری که بسیاری از افراد متدین علیرغم سختیهای موجود، در برابر بدحجابی موجود در جامعه، عکسالعمل نشان میدهند، اما چندان نسبت به رواج دروغ حساسیت به خرج نمیدهند یا اعتیاد و سرقت یکی از نزدیکان خود را تحمل نمیکنند، در حالی که بر دروغگویی آنان پردهپوشی کرده و چندان اهمیتی به این مسئله نمیدهند.
بنابراین با توجه به ملاحظات فوق، شاید نشود، دروغ را انحرافی اجتماعی قلمداد نمود، در حالی که اگر انسان به درون خود رجوع کند، به آسانی درمییابد، دروغ علاوه بر اینکه رذیلتی اخلاقی است، انحراف اجتماعی نیز به شمار میرود، لذا میتوان ادعا نمود، دروغ راه حل کوتاه مدتی است که در درازمدت به معضلی لاینحل تبدیل میشود و مشکلات متعددی میآفریند.
دروغ هیچ تناظری با واقعیت ندارد، بلکه تنها ناظر به باور صاحب گفتار است، به نظر «ایمانوئل کانت»، «دروغ وقتی رخ میدهد که دیگران نتوانند، تشخیص دهند که من احساسات خود را بروز میدهم» 2 و در جای دیگر مینویسد: "دروغ هنگامی است که انسان به دیگری وانمود میکند که میخواهد، افکارش را برای او بازگو کند».
شهید مطهری پس از نقد دیدگاه کانت که هر نوع دروغی را غیر اخلاقی میداند و حکم راستگویی را مطلق میشمارد، هر چند به قیمت جان انسان بیگناهی تمام شود، در دفاع از دروغ برای نجات جان بیگناهان، این گونه اشاره مینماید: «اسلام در این جا سخن دیگری نیز گفته است که نکته خیلی بزرگی است."