چکیده:
بیان انحرافهای اجتماعی خاص زنان، نیازمند آشنایی با صفات و ویژگیهای مخصوص زنان میباشد که آن در چهار طبقه، صفات جسمی، شناختی، انگیزشی و نگرشی قابل طبقهبندی است. در این نوشتار بعد از توصیف هر یک از این اوصاف، به انحرافاتی که آنها را تهدید میکند، پرداخته و پس از نقد و بررسی آنها، راهکارهای درمانی و پیشگیرانه ارائه میگردد، این انحرافات عبارت است از:«انکار جنسیت به عنوان عامل توالد»، «محور قرار گرفتن جنسیت در روابط اجتماعی» و «نادیده گرفتن مسئولیتهای مبتنی بر جنسیت» در انحراف جسمی؛ «به حاشیه راندن زنان در فعالیتهای علمی و شناختی» و «بیصلاحیت شمردن زنان در دانش اندوزی» در انحراف شناختی؛ «افراطگری و بهرهبرداری نابجا» از انگیزه دیگرخواهی در انحراف انگیزشی و «جابجا نمودن نگرش زنانه با نگرش مردانه» در انحراف نگرشی.
خلاصه ماشینی:
"اگرچه در نگاه اولیه وظایف مادر به مثابه یک وظیفه فردی تلقی میگردد، اما واقعیت غیر از این است، زیرا هیچیک از این وظایف بدون ارتباط با دیگران و به صورت فردی محقق نمیشود، بلکه تمام آنها در یک ارتباط انسانی هر چند کوچک ولی در کانون و نهاد اصلی جامعه یعنی خانواده امکان تحقق پیدا میکند.
1 پس برتری عقلی مرد بر زن پنداری بیاساس میباشد و در این میان آنچه معیار کمال انسانی است همان عقل «عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان» میباشد، البته این اندیشه بیپایه و اساس، تاثیر خود را بر روابط و رفتار فردی و اجتماعی انسانها به خصوص جامعه زنان گذارده و زمینه دو انحراف اساسی در جامعه زنان را به وجود آورده است.
لذا چون خود را فاقد هر صلاحیتی میداند و تنها سرمایه خود را صفات جنسی و جسمی میداند، چارهای جز این ندارند که خویش را به همین صفات معرفی کند و به همین صفات ببالد و آنگاه که این صفات را بیارزش بیابد، از وجود آنها درخود ابراز بیزاری میکند و خود را موجودی فاقد ارزش میبیند وبرای جبران این نقص پنداری و موهوم، تمام ویژگیها، حتی خصائص جسمی و مسئولیتهای خویش، از جمله وظائف مادری را فراموش میکند و در جلب توجه دیگران و عمل به انگیزههای درونی دچار افراط میشود."