خلاصه ماشینی:
"این گروه با چنین نگاهی، چون به بررسی گزارههای تاریخی درباره این نهضت پرداخته و به این نتیجه رسیدهاند که اوضاع و شرایط برای قیام حسین بن علی علیهالسلام مناسب نبوده است، زبان به اعتراض گشوده، گاهی مردم کوفه را مقصر قلمداد نمودهاند که به امام علیهالسلام وعدههای فریبنده دادند و به آن عمل نکردند و زمانی حرکت حسین علیهالسلام را اشتباه پنداشتهاند که از یک سو، به وعدههای پوچ کوفیان، با آن سوابق خیانت پیشگی و بیوفایی که داشتند، اعتماد کرد و از سوی دیگر، توان بالا و قدرت سهمگین سپاه یزید را نادیده گرفت.
حضرت در پایان سخنان خود، هدف از اقدامات و فعالیتهای خود علیه نظام ستمگر حاکم را، که چند سال بعد در قالب یک نهضت خود را نشان داد، چنین اعلام فرمودند: «اللهم انک تعلم انه لم یکن ما کان منا تنافسا فی سلطان، و لا التماسا من فضول الحطام، ولکن لنری (لنرد) المعالم من دینک، و نظهر الاصلاح فی بلادک، ویأمن المظلومون من عبادک، و یعمل بفرائضک و سننک و احکامک» (14) ؛ خدایا تو میدانی آنچه از طرف ما انجام گرفته است (از سخنان و اقدامات علیه حاکمان اموی) به خاطر سبقتجویی در فرمانروایی و افزونخواهی در متاع ناچیز دنیا نبوده است، بلکه برای این است که نشانههای دینت را (به مردم) نشان دهیم (برپاکنیم) و اصلاح در شهرهایت را آشکار کنیم.
3. امام علیهالسلام در نامهای که در زمان اقامت خویش در مکه در پاسخ به نامههای اشراف و بزرگان کوفه، که از حضرت برای آمدن به کوفه دعوت به عمل آورده بودند، نوشتند، فلسفه قیام را چنین بیان فرمودند: «فلعمری ما الامام الا الحاکم بالکتاب، القائم بالقسط، الدائن بدین الحق، الحابس نفسه علی ذات الله» (17) ؛ به جانم سوگند، پیشوا کسی است که به کتاب خدا حکم کند، عدل و داد را محقق سازد، متدین و ملتزم به دین حق باشد، خود را وقف خدا کند."