چکیده:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی فراوانی علایم روانشناختی در بیماران گوارشی سرپایی انجام شده است. مواد و روشکار: در این پژوهش 200 بیمار مراجعهکننده به یک درمانگاه خصوصی و درمانگاه گوارش مرکز آموزشی- درمانی سینا در شهر تبریز به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهکمک پرسشنامه SCL-90-R ارزیابی شدند. دادهها بهکمک آزمون خیدو تحلیل گردیدند. یافتهها: 5/51% از افراد مورد بررسی علایم روانشناختی نشان دادند که فراوانی افسردگی و جسمانیسازی بیشتر بود. فراوانی علایم در زنان چهار برابر مردان بود. زنان و افراد غیرشاغل در اغلب مقیاسهای آزمون نمراتی بالاتر از مردان داشتند که تفاوت در مقیاسهای جسمانیسازی و اضطراب معنیدار بود (05/0p< ). رابطة معنیداری بین وجود علایم روانشناختی و نوع معینی از بیماری گوارشی بهدست نیامد. نتیجهگیری: علایم روانشناختی در بیماران گوارشی سرپایی بهویژه در زنان شایع است.
خلاصه ماشینی:
"آزمون SCL-90-R دارای 90 پرسش برای ارزیابی علایم روانشناختی بر پایه گزارش پاسخگو است و دارای نه بعد جسمانیسازی11، وسواس و اجبار12، حساسیت در روابط متقابل13، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، افکار پارانویید و روانپریشی میباشد.
S. 1- Hansen 2- Fink3- Frydenberg 4- Oxhoj5- Sondergaaed6- inflammatory bowel disease7- Symptom Check List-90-Revised8- Deragotis 9- Lipman10- Covi 11- somatization12- obsession-compulsion 13- interpersonal sensitivity نمودار 1- میانگین نمرات بیماران در مقیاسهای آزمون SCL-90-R 103 نفر از 200 آزمودنی (85 زن و 18 مرد) دارای نشانههای ناراحتی روانی بودند.
زنان در همه ابعاد آزمون بهجز افکار پارانوییدی و روانپریشی نمراتی بالاتر از مردان بهدست آوردند که این تفاوت در بعدهای جسمانیسازی و اضطراب معنیدار بود.
یافتههای این پژوهش فراوانی علایم روانشناختی را که میتواند بیانگر شیوع اختلالهای روانی در جمعیت مورد بررسی باشد، بالاتر از شیوع مقطعی اختلالهای روانی در جمعیت عمومی ایران ]13% (کوکبه، 1372)، 18% تا 23% (احسانمنش، 1380) و5/14% (محمدی و همکاران 1382)[ نشان داد.
اما با گزارشهای هرناندز1، ایبانز2، کیملمن3 و اورلانا4 (2001) که میزان شیوع اختلالهای روانی را 60% و همچنین اومالای5، کرونک6، روی7 و ونگ8 (1998)، که رقم 60% را دربارة شیوع اختلالهای روانی در بیماران داخلی و گوارش گزارش کردهاند همخوانی دارد و بیشتر از بررسی هانسن و همکاران (2001) (7/38%) است.
سپاسگزاری بدینوسیـله از کارکنـان بخش پذیرش درمانگـاه تخصصی 1- Hernandez 2- Ibanez3- Kimelman 4- Orellana5- O,Malley 6- Kroenke7- Roy 8- Wong9- Rubio 10- Ciprian-Pllivier11- Blanc 12- Michel مرکز آموزشی- درمانی سینا که درانجام این پژوهش همکاری نمودند، سپاسگزاری میشود."