چکیده:
نوشتار، تحقیقی کلامی ـ اعتقادی است که ساختار جالب توجه آن، نتایجی تربیتی دارد. نویسنده بر آن است که بسیاری
آموزههای دین، و از جمله توکل، از یک سوی ریشه در توحید دارد و با صفات خداوندی درآمیخته است، و از دیگر سوی، با
مخلوقات و مختصات وجودی آنان درمیپیوندد، و بدین ترتیب کوشیده تا با استمداد از امام حسین علیهالسلام و کلمات و سیره ایشان
این مهم را سامان دهد.
نویسنده پس از بررسی لغوی و اصطلاحی واژه توکل، خاستگاه این آموزه را ابتدا در مقام الوهی و صفات خداوندی
کاویده، و سپس آن را با نظر به مقتضیات وجودی مخلوقات، پژوهیده است، و به این شیوه با ترسیم نظامی شکوهمند در عالم
تکوین، ربط و فقر همه مخلوقات، و به ویژه انسان را به خداوند، خاستگاه حقیقی توکل دانسته است. شیوه توکل و مراتب مافوق
آن، بخش بعدی تحقیق را تشکیل داده و پس از آن کاوشی در مهمترین آثار تربیتی این آموزه صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"نویسنده بر آن است که بسیاری آموزههای دین، و از جمله توکل، از یک سوی ریشه در توحید دارد و با صفات خداوندی درآمیخته است، و از دیگر سوی، با مخلوقات و مختصات وجودی آنان درمیپیوندد، و بدین ترتیب کوشیده تا با استمداد از امام حسین علیهالسلام و کلمات و سیره ایشان این مهم را سامان دهد.
اما با نظر به آنچه گذشت، «رشد فکری آن است که وقتی انسان امری را اراده میکند و به منظور رسیدن به آن متوسل به اسباب مادیای که در دسترس اوست میشود، در عین حال، چنین معتقد باشد که تنها سببی که مستقل در تدبیر امور است خداوند سبحان است و به این ترتیب استقلال و اصالت را از خودش و اسبابی که در رسیدن به آن امر به کار بسته نفی نموده، بر خدا توکل و اعتماد ورزد.
بر این اساس فرد متوکل در عین آنکه از این اسباب و علل بهره میگیرد، و از همان نوامیس و قوانینی که خداوند اراده فرموده، تبعیت میکند، و برای رفع احتیاجات خود و درمان بیماری و کسب روزی خود و همچنین در بیشتر امور خود از خلق مدد میگیرد، عزت خویش را محفوظ میدارد و خود را به ورطه دریوزگی و التماس به خلق نمیافکند، «و به جای خدا، چیزی را که سود و زیانی به تو نمیرساند، مخوان، که اگر چنین کنی، در آن صورت قطعا از جمله ستمکارانی، و اگر خدا به تو زیانی برساند، آن را برطرفکنندهای جز او نیست، و اگر برای تو خیری بخواهد بخشش او را رد کنندهای نیست."