چکیده:
سیاستگذاران آموزش و پرورش برای هماهنگ ساختن برنامههای آموزشی با ویژگیهای شخصی دانشآموزان، نیازهای بازار کار و مقتضیات جامعه،شاخهء تحصیلی کاردانش را تأسیس کردهاند و بر این باورند که با وجود این شاخه،هماهنگی میان نظامهای آموزش و اشتغال بیشتر میشود و در نتیجه یکی از اهداف اصلی آموزش و پرورش کشور در جهت توسعهء اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی تحقق مییابد.بر مبنای همین استدلال،بخش قابل توجهی از دانشآموزان دورهء متوسطه به شاخهء کاردانش هدایت شدهاند؛چنانکه در سال تحصیلی 82-1381 حدود 21 درصد از دانشآموزان پایههای دوم و سوم متوسطه در سطح کشور را دانشآموزان کاردانش تشکیل دادهاند.اظهارات رسمی مسؤولان ذیربط از توفیق نسبی برنامهء کاردانش حکایت میکند.با وجود این،ملاک برنامهء کاردانش این است که فارغالتحصیلان رشتههای مختلف این شاخه در مشاغل مناسب اشتغال یابند و از کارآیی مطلوب برخوردار باشند.آیا چنین هدفی تحقق یافته است؟مقالهء حاضر برای ارائه پاسخ مستند به این سؤال تنظیم شده است.این مقاله بر یک پژوهش میدانی که بر روی 421 نفر از فارغالتحصیلان رشتههای نقشهکشی ساختمان و حسابداری شاخهء کاردانش توسط نویسندگان(1382)انجام شد،مبتنی است.علاوه بر این از یافتههای سایر پژوهشهای مرتبط نیز درحد وسیع استفاده شده است.
محتوای مقاله شامل اطلاعات توصیفی و تحلیلی دربارهء وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان کاردانش(نسبتهای اشتغال و بیکاری،نسبت اشتغال مناسب،سهم بخشهای دولتی و خصوصی در جذب فارغالتحصیلان،نحوهء کاریابی،عوامل مؤثر بر اشتغال و بیکاری و عوامل مؤثر بر اشتغال نامناسب)است.در بخش پایانی مقاله، نویسندگان ضمن بحث دربارهء جایگاه نظری و فایدهء عملی برنامهء آموزشهای مهارتی کاردانش،پیشنهادهایی برای انجام مطالعات تکمیلی و رهنمودهایی جهت رفع نارساییهای برنامههای کاردانش ارائه کردهاند.
خلاصه ماشینی:
برای انجام پژوهش مورد نظر،تعداد 421 نفر از میان فارغالتحصیلان رشتههای نقشهکشی ساختمان و حسابداری شاخهء کاردانش که حداقل دو سال قبل از انجام این مطالعه فارغالتحصیلان شده بودند و در سنین 20 تا 25 سال قرار داشتند،از 7 منطقه و 16 واحد آموزشی،بهصورت تصادفی چندمرحلهای انتخاب و از لحاظ اشتغال،بیکاری،اشتغال در مشاغل مرتبط با رشته تحصیلی و...
بر اساس نسبتهای به دست آمده،در صورتیکه نظرات خود فارغالتحصیلان شاغل دربارهء رابطهء میان رشتهء تحصیلی و شغل ملاک عمل قرار گیرد،انتظار میرود در جامعهء آماری مورد نظر حداکثر 32 و حداقل 14 درصد فارغالتحصیلان رشتههای نقشهکشی ساختمان و حسابداری شاخهء کاردانش در مشاغلی که با رشتهء تحصیلی آنان ارتباط دارد،اشتغال یابند و ممکن است حداقل 68 درصد و حداکثر 86 درصد افراد جامعهء آماری در مشاغلی اشتغال پیدا کنند که رابطهای با رشتهء تحصیلی آنان ندارد و یا رابطهء بین این دو متغیر بسیار کم است.
در اینجا یافتههای بعضی از پژوهشها را مرور میکنیم:فرشاد(1374)در هنگام جمعبندی یافتههای پژوهشهای انجام شده در 24 استان کشور،در زمینهء رابطهء میان آموزشهای فنی و حرفهای و اشتغال فارغالتحصیلان،به این نتیجه دست یافت که 55 درصد فارغالتحصیلان رشتههای فنی و حرفهای در مشاغل غیر مرتبط با رشتهء تحصیلی اشتغال یافتهاند.
3-از یافتههای پژوهش حاضر و سایر پژوهشها چنین استنباط میشود که فارغالتحصیلان شاخهء کاردانش در مقایسه با جمعیت فعال جامعه در سنین و تحصیلات مشابه شانس اشتغال کمتری دارند و اگر هم بتوانند شغلی را برای خود پیدا کنند،غالبا میان رشته تحصیلی و شغل احرازشده تناسب کافی وجود ندارد.