چکیده:
در این مقاله عوامل گزینش شدهای ارائه گردیده و شرح داده میشوند که در اقتصادهای نو ظهور برای فرآیند استراتژیک سازمانها مهم میباشند.چه سازمان دولتی باشد چه خصوصی و یا برای بدست آوردن سود محصول بیرون دهد،یا خدمات،فرض بر آن است که این فرآیند استراتژیک در هر سازمانی بکار بسته میشود.هرچند که نتیجههای تحلیل استراتژیک و پیادهسازی استراتژی درکار در میان سازمانها و بویژه در میان اقتصادهای نو ظهور و توسعه یافته متفاوت میباشد.این مقاله می تواند بحثها و نقدهایی را برانگیزدن که به واسطه آنها ریزنگریها و عاملهای منوط به فرآیند استراتژیک شناسایی و پالایش میگردند.ریزنگریها و عاملهایی که در اقتصادهای نوظهور برای سازمان مهم میباشند و برای دستاندرکاران و پژوهشگران سودمندند.
خلاصه ماشینی:
"برای دادهها و روندهای اقتصادی مربوط به این چشمانداز نگاه کنید به اکونومیست(7991)و اکونومیست(آوریل 8991) ملتهای دارای اقتصادهای نو ظهور ممکن است نرخهای تبدیل ارزی نامطلوبی برای خریدهای خارجیشان داشته باشند و نرخهای مطلوبی برای فروش به خارج دارا باشند،به سخن دیگر برای شرکتی که در اقتصادهای نو ظهور به سر میبرد،نرخ تبدیل پولی هم میتواند یاریرسان باشد و هم بازدارنده.
اما برای سازمانهایی که در اقتصادهای نو ظهور به سر میبرند چنین نیروهایی و چیزهایی دیگری از همین دست ممکن است به نسبت سریع دگرگون شوند و از این رو پیشبینی با هر دقتی که بخواهیم سخت باشد.
(نیز نگاه کنید به رایت و همکاران 8991)، ایستادگی در برابر دگرگونی از سوی یگانهای دولتی میتواند شرکتهای موجود در اقتصادهای نو ظهور را در دستیابی به قانونهای مصوب مورد نیاز،یا تعدیل قانونهای مصوب موجود که برای شرکت در پرداختن به رقابت ضروری هستند دچار تأخیر نماید یا شرکت را از دستیابی به آنها باز دارد.
در حالی که هنوز کسانی با بیشتر عنصرهایش مخالفت مینمایند و تلاش دارند خرده فرهنگ خویش را حفظ کنند(اتیزونی 01-32،5791)از آنجا که این واقعیت سازمانی در میان همه سازمانهای موجود در اقتصادهای نو ظهور یکتا و منحصر به فرد نیست ممکنم است برای سازمانهایی که به سازگاری و دگرگونی سریع نیاز دارند این واقعیت غیرقابل اشتباهتر و حیاتیتر باشد."