چکیده:
در این مقاله سعی شده است تا دیدگاههای یکی از بزرگترین فیلسوفان مسلمان درباره تحلیل
معنایی اوصاف الهی بیان شود. ملاصدرا، براساس مبانی خود در باب اصالت وجود، تشکیک وجود،
اشتراک معنوی مفهوم وجود و...، نتیجه گرفته است که همه اوصاف سلبی خداوند، در حقیقت سلب
سلب بوده و همه آنها به سلب امکان از ذات خداوند بازگشت میکنند. همه اوصاف ایجابی نیز گرچه به
لحاظ مفهوم با یکدیگر متفاوت هستند، به حسب مصداق واحد بوده و همه آنها به وجود و شدت و
کمال وجود قابل ارجاع هستند.
صدرالمتألهین معتقد است که علاوه بر مفهوم وجود، سایر مفاهیم کمالی چون علم، قدرت، حیات
و... نیز به معنای واحدی (= به نحو اشتراک معنوی) بر خالق و مخلوقات صدق مینمایند و از این جهت
تفاوتی بین خالق و مخلوقات وجود ندارد. اختلاف و تمایز وجودی خالق و مخلوق امری حقیقی بوده
و به مقام مصداق بازمیگردد.
صدرا سعی میکند تا با ارائه نظریه «تشکیک» کثرتهای مصداقی را با وحدت مفهومی سازگار
کرده، توجیهی خردپسند از وحدت در معنا و کثرت تشکیکی در مصداق ارائه دهد. علاوه بر دیدگاه
صدرالمتألهین، اشارهای به دیدگاه حکیم سبزواری و علامه طباطبائی نیز شده است.
خلاصه ماشینی:
"متصف میشود، تعدد این اوصاف به هیچوجه مستلزم هیچگونه تعدد و تکثری در ذات بسیط واجب الوجود نشده و همه این اوصاف با اینکه به لحاظ مفهومی متکثر و متعدد هستند، ولی به لحاظ مصداقی، موجود به وجود واحد بسیطی هستند که در آن هیچگونه تکثر و ترکبی راه ندارد: واجب الوجود و ان وصف بالعلم والقدرة والارادة و غیرها ...
«اشتراک معنوی» در مفهوم وجود و نیز سایر مفاهیم کمالی از قبیل علم و قدرت و حیات، که براساس آن این اوصاف و محمولات به معنای واحد و یکسانی بر خالق و مخلوق حمل و اطلاق میشوند.
(15) صدرالمتألهین معتقد است که اگر ما به این دو مبنا توجه داشته باشیم و نیز مقام مفهوم و مصداق را از یکدیگر تفکیک کنیم و بدانیم که مفهوم از همه خصوصیات مصداق حکایت نمیکند و تنها به حیثیت خاصی از حیثیتهای متعدد مصداق ناظر است، خواهیم دید که مفهوم وجود، که از اصل تحقق عینی و منشأ آثار بودن و طرد عدم از یک شیء حکایت میکند، به همان معنایی که بر واجب الوجود صادق است، به همان معنا بر ممکن الوجود نیز صادق است و به همان معنایی که بر وجود عقول برتر دلالت میکند، بر وجود نفوس و وجود ماده نیز دلالت میکند.
ب) گزینه دوم این است که این اسم به طور حقیقی و به معنای واحد و کاملا یکسانی (= متواطی) بر همه مصادیق خود اطلاق شود، به طوری که در بین مصادیق این مفهوم، هیچگونه تفاوت و تمایزی از نظر شدت و ضعف یا تقدم و تأخر در صدق این مفهوم بر آنها وجود نداشته باشد."