چکیده:
این مقاله بر آن است که از میان استعارات به کارگرفته شده در قرآن کریم برای اشاره به انسان در ارتباطش با خدا، استعاره انسان به مثابه بنده نقشی کانونی و فرهنگ ساز داشته است. مقاله پس از معرفی ارزش شناختی استعارات، برای بازشناسی عناصر معنایی عبد، با نگاهی مردم شناختی رابطه عبد و رب را به عنوان یک نهاد اجتماعی می کاود و به تحلیل حوزه معنایی استعاره انسان به مثابه عبد در متن قرآن کریم می پردازد. سپس به چگونگی کاربرد نظام مند این استعاره در ساختمان مفاهیم قرآن و انسجام آن با سایر مفاهیم توجه می کند و در ادامه، ضمن بررسی تحولات معناشناختی این استعاره در سنت اسلامی، به واکاوی پیشینه فرهنگی چنین تلقی از انسان می پردازد.
خلاصه ماشینی:
"باید گفت به کارگیری کلمات عبد و رب برای نشان دادن نوع رابطهء انسان و خدا،نه به معنای تطابق کامل ویژگیهای این رابطه با مشخصات رابطهء بنده و سرور است و نه همهء جنبههای رابطهء انسان و خدا را نمایانگر است.
9این مفهوم از عبادت با برجستهسازی عناصر معنایی اول و دوم استعارهء عبد-رب،به الگوی کلیدی رابطهء انسان و خدا در فقه اسلامی تبدیل شده است؛به طوری که در استنباط احکام فقهی غالت اعمال،اسقاط تکلیف و امتثال امر در جهت تحصیل ثواب و پرهیز از عقاب است.
این گرایش شدید توحیدی در پرستش،حتی باعث بوده است که با وجود کاربردهای محدود عبد در قرآن کریم به معنای برده،دربارهء کاربرد این واژه در این معنا حساسیتی دست کم اخلاقی وجود داشته باشد؛چرا که به موجب برخی روایات نبوی،از اینکه کسی به خدمتکارش،عبد بگوید یا بردهای صاحبش را رب یا مولی خطاب کند،نهی شده و واژگان مترادفی برای جایگزین پیشنهاد شده است (نسایی،2141،96).
علاوه بر این میتوان انعطاف معناشناختی قابل توجهی را در همین استعاره دنبال کرد که توسعهء عناصر معنایی عبد را به دنبال داشته است؛به طوری که در ساخت مفاهیم دینی مشتق شده از عبد-رب عناصر معنایی جدیدی همنشین یا جانشین عناصر سهگانه پیش گفته شدهاند: در یکی از عبارات منقول از امام علی(ع)،ضمن توصیف عبادت به قصد سوداگری و نیز عبادت برپایهء ترس،به منزلهء مراتب پایینتری از رابطهء انسان و خدا، گونهء دیگری از ارتباط با عنوان تناقضآمیز«بندگی آزادگان»(عبادت أحرار)معرفی شده است که روایتگر رابطهای از جایگاه سپاس است(نهج البلاغه،بیتا،حکمت 732؛ کلینی،8831،ج 2،ص 48)."