چکیده:
هر یک از گونههای ادبی از ویژگیهای سبکی خاصی برخوردارند.شناخت سبکی این گونهها موجب حصول درک درستتری از آنها خواهد شد.مقالهی حاضر به بررسی ویژگیهای سبکی هجویات خاقانی در دیوان او میپردازد و آنها را از نظر سطوح واژگانی،ادبی و معنایی مورد بررسی قرار میدهد؛برای این منظور هجویاتی که مخاطب آنها را از وضوح بیشتری برخوردار بودهاند.مورد توجه واقع شده است.منبع مورد استفاده در این بررسی دیوان اشعار خاقانی بوده و از دیگر آثار او چشمپوشی شده است؛دلیل این کار اهمیت دیوان او از نظر حجم و تنوع مطالب نسبت به آثار دیگرش چون تحفه العراقین میباشد.برخی از هجویات خاقانی در این مقاله از دیدگاه ساختارگرایان مورد بررسی واقع شده است.نتیجهی کار نشان میدهد که با این بررسی میتوان به شناخت بهتری از هجویات خاقانی دست یافت؛همچنین این پژوهش میتواند مقدمهای برای بررسی هجویات سرایندگان دیگر و دریچهای به سوی شناخت سبکی هجو در ادب فارسی باشد.
خلاصه ماشینی:
"منبع مورد استفاده در این بررسی دیوان اشعار خاقانی بوده و از دیگر آثار او
در جهت برآورده شدن این هدف بهره میبرد؛یکی از آنها استفاده از کاف تصغیر برای تحقیر است.
خاقانی برای تأثیر بیشتر سخن خود بر مخاطب و اعلام میزان آگاهی و معلوماتش،از این ویژه زبانها بسیار بهجا
خاقانی در هجو نیز به این کار دست یازیده است.
در قصیدهای نیز که در مدح پدرش سروده در مطلع سوم آن چند بیتی در هجو مجیر الدین بیلقانی ذکر کرده است:گر گرهی خصمشاند از سر کینم،چه باک کاو خلف آدم است و ایشان شیطان او
برتری داده است و این امر چنان بر خاقانی گران آمده که او را به هجو پدر وا داشته است.
دیگر هجوشوندگان به گونهی دیگری است؛بهعنوان مثال در هجو رشید الدین وطواط در قطعهای با مطلع:ای بخلیک!سقط چه فرستی به شهر ما چندین سقاطهی هوسافزای عقل کاه
اگر هجو وطواط را در این قصیدهی خاقانی از دیدگاه ساختارگرایان بررسی کنیم،میتوانیم آنها را در تقابلی
خاقانی در برخی از ابیات قطعهای با مقطع زیر نیز تقابل را به کار برده است:رشیدکا ز تهی مغزی و سبکساری پری به پوست،همی دان که بس گران جانی
مقالهی حاضر ویژگیهای سبکی هجویات خاقانی را مورد بررسی قرار داده است.
قصاید کوتاه خود که در هجو رشید الدین وطواط سروده،از نوزده حیوان برای تحقیر وی استفاده کرده است.
کاف تحقیر استفاده کرده است و خاقانی بسیاری از این کافها را همراه این حیوانات به کار برده تا بدینوسیله جنبهی
کزازی با ذکر دلایلی ثابت کرده که منظور خاقانی از این ابیات مجیر الدین بیلقانی است و"