چکیده:
نویسنده مقاله ضمن توضیح اهمیت فلسفه تطبیقی ـ که در اینجا شامل بررسی تطبیقی نظامهای عرفانی نیز هست ـ روش اساسی آن را استخراج روح کلی نظامها و چارچوبهای ساختار روشهای معرفتی و مقایسه آنها با یکدیگر میداند (فرافلسفه) و برای نمونه به یکی از اساسیترین موارد، یعنی مفهوم و نظریه «وحدت وجود» و تحلیل دقیق معناشناختی آن از دیدگاه عرفان و حکمت اسلامی، همراه با مباحثی از آیین و دانتا و ذن میپردازد.وی ضمن توصیف وجود به عنوان محمولی استثنایی که هویت موضوع را تشکیل میدهد، برای توضیح وحدت وجود عرفانی به رابطه خود و ماهیت ـ مطلق و مقید ـ وحدت و کثرت و دو دیدگاه حاصل از دو مقام فنا و بقا میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"تحلیلی از وحدت وجود به سوی فرافلسفه حکمت شرقی (1) چکیده نویسنده مقاله ضمن توضیح اهمیت فلسفه تطبیقی ـ که در اینجا شامل بررسی تطبیقی نظامهای عرفانی نیز هست ـ روش اساسی آن را استخراج روح کلی نظامها و چارچوبهای ساختار روشهای معرفتی و مقایسه آنها با یکدیگر میداند (فرافلسفه) و برای نمونه به یکی از اساسیترین موارد، یعنی مفهوم و نظریه «وحدت وجود» و تحلیل دقیق معناشناختی آن از دیدگاه عرفان و حکمت اسلامی، همراه با مباحثی از آیین و دانتا و ذن میپردازد.
علاقه من به جنبهای خاص از این موضوع خاص در میان مسائل درخور توجه در تاریخ اسلام ایرانی، تنها به دلیل تمایلات فلسفی شخصی خودم نیست، بلکه اصولا بر این باورم که اگر مفهوم وحدت وجود از نظر ساختاری به روشی صحیح تجزیه و تحلیل شود، چارچوبی نظری فراهم خواهد آمد که با آن خواهیم توانست برخی از روشهای اساسی تفکر را که مشخصه کلی فلسفه شرق است ـ یعنی نه تنها فلسفه اسلامی، بلکه اکثر صور تاریخی تفکر شرقی را ـ تبیین کنیم.
بههرحال، ذکر این نکته ضروری است که در دورههای اولیه فلسفه اسلامی که متبکرانی چون کندی، فارابی، ابنسینا و ابنرشد مظهر آن بودهاند، «وجود» یا «هستی» به معنای فعل «وجود داشتن»، فقط به طور غیرمستقیم و حتی میتوان گفت به صورت تصادفی یا بالعرض با فلسفه ارتباط داشته، و در بطن سنت باستانی متافیزیک ارسطویی توجه اصلی متفکران به «موجود» معطوف بوده تا «وجود»، یعنی «موجود» یا چیز ملموسی که وجود دارد نه نفس عمل وجود داشتن."